گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شمس مغربی

ای آخر هر اول و ای اول هر آخر

ای ظاهر هر باطن و وی باطن هر ظاهر

انوار جمال توست در دیده هر مومن

آثار جلال تست در سینه هر کافر

فی صورت اعیان و فی کسوت اکوان

فی سیرت انسان فی الناصر و الناضر

چون شکر توان کردن آنرا که بود خود را

هم منعم و هم ناعم، هم نعمت و هم شاکر

جز تو نبود ساجد جز تو نبود عابد

جز تو نبود شاهد جز تو نبود ذاکر

قد صارلنا فی وجهکم واله

قد طل لنا العقل فی حسنکم حایر

بی‌قوت و بی‌تابم بی‌قوت و خور خوابم

من طرفک یا سامر من عینک یا ساحر

بر مغربی آن ساقی چون ریخت می باقی

شد فانی و شد باقی شد غایب و شد حاضر

 
 
 
امیر معزی

بر طرف مه از عنبر چنبر کشد آن دلبر

هرگه ‌که ‌کشد چنبر بر طرف مه از عنبر

دارد سمن و نسرین در سنبل مشک‌آگین

دارد گهر و پروین دربُسّد جان‌پرور

چون چهره کند پیدا زیبا نبود دیبا

[...]

اثیر اخسیکتی

ای بزم جهان آرا، ای جشن جنان پیکر

در رشک رخت حورا در رشک، میت کوثر

از ابروی ایوانت برماه زده کله

وز چهره دیوارت در خلد گشاده در

بر شمسه ی شنکرفی، رانده شکنت زنکار

[...]

عراقی

ای ماه صبا بگذر، پیش در آن دلبر

گو: ای دل غم‌پرور، چون نیستی اندر خور

مولانا

نیمیت ز زهر آمد نیمی دگر از شکر

بالله که چنین منگر بالله که چنان منگر

هر چند که زهر از تو کانیست شکرها را

زان رو که چنین نوری زان رنگ چنان انور

نوری که نیارم گفت در پای تو می‌افتد

[...]

مشاهدهٔ ۱۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
اهلی شیرازی

بود لب شکرین تو شربت کوثر

خد تو لاله نوبر خط تو نیل عذار

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه