گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شمس مغربی

ای آخر هر اول و ای اول هر آخر

ای ظاهر هر باطن و وی باطن هر ظاهر

انوار جمال توست در دیده هر مومن

آثار جلال تست در سینه هر کافر

فی صورت اعیان و فی کسوت اکوان

فی سیرت انسان فی الناصر و الناضر

چون شکر توان کردن آنرا که بود خود را

هم منعم و هم ناعم، هم نعمت و هم شاکر

جز تو نبود ساجد جز تو نبود عابد

جز تو نبود شاهد جز تو نبود ذاکر

قد صارلنا فی وجهکم واله

قد طل لنا العقل فی حسنکم حایر

بی‌قوت و بی‌تابم بی‌قوت و خور خوابم

من طرفک یا سامر من عینک یا ساحر

بر مغربی آن ساقی چون ریخت می باقی

شد فانی و شد باقی شد غایب و شد حاضر

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode