از جنبش بحر قدم برخاست موجی بی عدد
وز موج دریای ازل پرگشت صحرای ابد
اندر سرای لم یزل با شاهد عین ازل
سر درهم آرد دایره از پیش برخیزد عدد
اندر جهان پر عدد واحد احد نبود ولی
از حطه ملک صمد واحد بود عین احد
اندر یکی صد بین نهان، درصد یکی را بین عیان
از یکی گفتم بدان صد را ز یک یکرا ز صد
لیکن جهان جسم و جان گرچه شد از دریا عیان
برروی بحر بیکران باشد چو بر دریا زبد
من بر مثال ماهیم افتاده از دریا برون
باشد که موجی در رسد بازم بدر بادر کشد
وقتست کآن خورشید باد، آن ماه، آن ناهید ما
از برج دل طالع شود از اندرون سر برزند
آن آفتاب مشرقی پیدا شود در مغربی
کز مغربی را آینه پنهان نباشد در نمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تبیین مفاهیمی چون وجود، وحدت و آغاز و انجام میپردازد. او از «جنبش بحر» و «موجی بی عدد» صحبت میکند که نماد آغاز و وجود بیپایان است. شاعری به سرای ابد و دایرهی وجود اشاره میکند که به رغم تعدد، در حقیقت واحد و یکی است. او به رابطهی بین «واحد» و «عدد» اشاره دارد و نشان میدهد که در عین کثرت، همه چیز به یک اصل واحد برمیگردد. همچنین به وجود celestial bodies مانند خورشید و ماه و موقعیت آنها در کل جهان اشاره میشود. شاعر در نهایت به ظهور حقیقتی در دل انسان اشاره دارد که میتواند در آینه وجودش خود را نمایان کند. در این متن، ترکیبی از مفاهیم عرفانی و فلسفی به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: از حرکت دریا، موجی به وجود آمد که تعدادش قابل شمارش نیست و از موج بیپایان دریا، بیابانی ابدی شکل گرفت.
هوش مصنوعی: در خانه ابدی و بیزمان، با زیبایی که از همیشه وجود دارد، دایرهای شکل به هم میخورد و عدد از ابتدا به جلو میرود.
هوش مصنوعی: در این جهان که پر از شمارشهای گوناگون است، هیچ چیز بهعنوان یک واحد مستقل وجود ندارد. اما از نظر صفات و ویژگیهای ملکوتی، تنها یک حقیقت واحد وجود دارد که آن حقیقت، همانا خداوند یک و یگانه است.
هوش مصنوعی: در یک مکان، صد حقیقت پنهان وجود دارد، اما در یک درصد از آنها، حقیقتی آشکار است. من از یکی گفتم که به آن صد اشاره دارد، چون حقیقت یکی به تنهایی از وجود صد تکه جداست.
هوش مصنوعی: هرچند که جهان مادی و معنوی به صورت واضح و مشخص از دریا ظاهر شده است، ولی درواقع در روی دریای بیپایان، همچون کف دریا، وجود دارد.
هوش مصنوعی: من مثل ماهی هستم که از دریا به کنار افتادهام و وقتی که موجی به من برخورد کند، دوباره به دریا برمیگردم.
هوش مصنوعی: زمانی خواهد رسید که آن خورشید و ماه و زهره از قلب ما بیرون میآیند و طلوع میکنند.
هوش مصنوعی: آن خورشید طلوعکننده از شرق، در غرب نیز نمایان میشود، به گونهای که در غرب، آینهای وجود ندارد که توانایی پنهان کردن نور او را داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای در کمال اقصای حد همچون هزار اندر عدد
وز نسل تو مانده ولد فضل خدائی تا ابد
کاری نداریم ای پدر جز خدمت ساقی خود
ای ساقی افزون ده قدح تا وارهیم از نیک و بد
هر آدمی را در جهان آورد حق در پیشهای
در پیشهای بیپیشگی کردست ما را نامزد
هر روز همچون ذرهها رقصان به پیش آن ضیا
[...]
باز آن بلای عاشقان اینک به صحرا می رود
دیوانه باز آید همی آنکو تماشا می رود
کشته کسان را سو به سو، خصمان خود در جستجو
من در نهان لرزان ازو، او آشکارا می رود
او در ره و بر من ستم، کای من هلاک آن قدم
[...]
این ترک زنگاری کمان از خیل خاقان می رسد
وین مرغ فردوس آشیان از باغ رضوان می رسد
مجنون صاحب درد را لیلی عیادت می کند
فرهاد شورانگیز را شیرین بمهمان می رسد
امروز دیگر ذرّه را خور مهربانی می کند
[...]
سلطان عشقش هر زمان ما را مثالی می دهد
و آن بی مثال از خود به روی ما مثالی می کشد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.