گنجور

 
مولانا

کاری نداریم ای پدر جز خدمت ساقی خود

ای ساقی افزون ده قدح تا وارهیم از نیک و بد

هر آدمی را در جهان آورد حق در پیشه‌ای

در پیشهٔ بی‌پیشگی کرده‌ست ما را نامزد

هر روز همچون ذره‌ها رقصان به پیش آن ضیا

هر شب مثال اختران طواف یار ماه خد

کاری ز ما گر خواهدی‌، زین باده ما را ندهدی

اندر سری کاین می‌رود‌، او کی فروشد یا خرد‌؟

سرمست کاری کی کند؟ مست آن کند که می‌کند

باده خدایی طی کند هر دو جهان را تا صمد

مستی باده این جهان چون شب بخسپی بگذرد

مستی سغراق احد با تو درآید در لحد

آمد شرابی رایگان زان رحمت ای همسایگان

وان ساقیان چون دایگان شیرین و مشفق بر ولد

ای دل از این سرمست شو‌، هر جا روی سرمست رو

تو دیگران را مست کن تا او تو را دیگر دهد

هر جا که بینی شاهدی چون آینه پیشش نشین

هر جا که بینی ناخوشی آیینه درکش در نمد

می‌گرد گرد شهر خوش با شاهدان در کشمکش

می‌خوان تو لااقسم نهان تا حبذا هذا البلد

چون خیره شد زین می سرم خامش کنم خشک آورم

لطف و کرم را نشمرم کان درنیاید در عدد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل شمارهٔ ۵۳۷ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
ناصرخسرو

ای در کمال اقصای حد همچون هزار اندر عدد

وز نسل تو مانده ولد فضل خدائی تا ابد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ناصرخسرو
مولانا

یا عاشقین المقصد سیحوا الی ما ترشدوا

و استفتشوا من یسعد یلقون این السید

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
امیرخسرو دهلوی

باز آن بلای عاشقان اینک به صحرا می رود

دیوانه باز آید همی آنکو تماشا می رود

کشته کسان را سو به سو، خصمان خود در جستجو

من در نهان لرزان ازو، او آشکارا می رود

او در ره و بر من ستم، کای من هلاک آن قدم

[...]

خواجوی کرمانی

این ترک زنگاری کمان از خیل خاقان می رسد

وین مرغ فردوس آشیان از باغ رضوان می رسد

مجنون صاحب درد را لیلی عیادت می کند

فرهاد شورانگیز را شیرین بمهمان می رسد

امروز دیگر ذرّه را خور مهربانی می کند

[...]

شاه نعمت‌الله ولی

سلطان عشقش هر زمان ما را مثالی می دهد

و آن بی مثال از خود به روی ما مثالی می کشد

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از شاه نعمت‌الله ولی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه