ای در پس هر لباس و پرده
بر دیدهء دیده جلوه کرده
خود را بلباس هر دو عالم
آورده بهر زمان و برده
در دیده ما بجز یکی نیست
گر هست عدد هزار ورده
ما را ز شمرده گشت معلوم
آن چیز که هست ناشمرده
ای بیضه مرغ لامکانی
ای هم تو سفید و هم تو زرده
کی مرغ شوی و باز گردی
آیی بدر از لباس و پرده
در جنبش و جوش و در خروش آی
تا کی باشی چنین فشرده
بگشای کفن بیفکن این پوست
چون روح برآ ز جسم مرده
بگشای دو بال و پس برون پر
از گنبد چرخ سالخورده
هرگز نرسد کسی به منزل
نارفته طریق ناسپرده
ای مغربی کی رسی بسیمرغ
بر قله قاف پی نبرده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بحثی عمیق درباره حقیقت و حالتهای مختلف وجود انسان میپردازد. شاعر به وجود پردهها و لباسهایی اشاره میکند که انسانها به خود میپوشانند و با آنها شناخته میشوند. او از یک واقعیت واحد سخن میگوید که در پس تمامی ظواهر پنهان است. همچنین به جستجوی حقیقت و نیاز به بیرون آمدن از این قید و بندها دعوت میکند و بر لزوم رهایی از محدودیتها تاکید میکند. در نهایت، شاعر به سفر به قلههای بالاتر و فراتر از زندگی دنیوی اشاره دارد و از مخاطب میخواهد که به حقیقت نزدیکتر شود و مسیر را پی بگیرد.
هوش مصنوعی: این جمله به معنای آن است که وجود تو در پشت هر نوع پوشش و ظاهری، به شکلی خاص و زیبا خود را به نمایش میگذارد. تو در هر حالتی که هستی، به طریقی توجه را جلب میکنی و زیباییات نمایان است.
هوش مصنوعی: انسان باید خود را به شکلها و ظواهر مختلف درآورد تا با هر زمانی و هر مکان هماهنگ شود و از اطلاعات و تجربیات آن بهرهبرداری کند.
هوش مصنوعی: در نگاه ما جز یک چیز وجود ندارد، حتی اگر هزار چیز دیگر هم باشد.
هوش مصنوعی: ما با شمارش و دقت میتوانیم به حقیقت آن چیزی پی ببریم که به روشنی شمرده نشده است.
هوش مصنوعی: ای تخم مرغ که نه در یک مکان هستی و نه در جایی خاص، هم زردهات و هم سفیدهات در تو وجود دارد.
هوش مصنوعی: چه وقت مانند پرنده آزاد خواهی شد و از قید و بندهایی که بر تن داری بیرون خواهی آمد؟
هوش مصنوعی: بیدار شو و حرکت کن، دیگر چه زمانی میخواهی در این حالت ساکن و در خود فرو رفته باقی بمانی؟
هوش مصنوعی: کفن را باز کن و این پوست را کنار بگذار، چون روحی که از بدن مرده جدا میشود.
هوش مصنوعی: گوشهای خالی کن و بالهایت را باز کن و سپس از زیر گنبد آسمان پیر و کهنه بیرون برو.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به هدفی دست یابد اگر مسیر را طی نکرده و تلاش لازم را نکرده باشد.
هوش مصنوعی: ای کسی که اهل مغرب هستی، چه زمانی به اوج قله قاف خواهی رسید؟ تو هنوز در پی یافتن نشانهها و نشانههای این سفر نیستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر عقل که بی تو عقل برده
هر جان که نه مرده تو مرده
فریاد ز یار خشم کرده
سوگند به خشم و کینه خورده
برهم زده خانه را و ما را
حمال گرفته رخت برده
بر دل قفلی گران نهاده
[...]
دونان نخورند و گوش دارند
گویند امید به که خورده
روزی بینی به کام دشمن
زر مانده و خاکسار مرده
ساقی میِ شوق ناک در ده
بر سرکش و ده به دست و سر ده
نقل از لب یار خوش تر آید
از پسته ی خویشتن شکر ده
جانی ز دهان جام بستان
[...]
هم نان کسان حلال خورده
هم خوردهٔ خود حلال کرده
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.