گه چو چنگم و گاه چو نی بنوازم
گه بهر ساز که سازی تو مرا میسازم
چون نیم در تو دمی در من بیچاره بدم
می نیاید بطرب هیچکس از آوازم
کبر و نازی که کنی بر من از آن مفتخرم
در میان همه عشاق از آن مینازم
عاشقی به زمنت کو که بوی پردازی
دلبری به ز توام کو که بوی پردازم
حسن مجموع بتان در نظرم میآید
چون نظر بر رخ زیبای تو میاندازم
چونکه هر لحظه ز تو حسن دگر میبینم
با تو هر لحظه از آن عشق دگر میبازم
شاهباز تو بدم، دست تو پروازم داد
باز بر دست تو آیم چو بخوانی بازم
بلبل روضه بستان و گلستان توام
هم بگلزار تو آیم چو دهی پروازم
مغربی نقطه آخر چو به اوّل پیوست
دیدم انجام من آنجاست که بود آغازم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر به توصیف عشق و حالاتی میپردازد که در آن عشق و زیبایی به تصویر کشیده شدهاند. شاعر در بعضی مواقع خود را مانند چنگ و نی میبیند که مینوازد و به دلتنگی و دردی که از عشق میکشد اشاره میکند. او به کبر و ناز معشوقش افتخار میکند و از زیباییاش میگوید که در مقایسه با دیگران بینظیر است. همچنین، شاعر بیان میکند که هر لحظه زیبایی جدیدی را در معشوقش میبیند و در این عشق مداوم، خود را به پرواز در میآورد. در انتها، به نوعی نتیجهگیری میکند که پایان و آغاز عشقش یکی است و این احساس در نهایت به اوج خود میرسد.
هوش مصنوعی: گاهی مانند چنگ نغمهای زیبا میزنم و گاهی چون نی آواز دلنواز دارم. هر وقت که بخواهی، به هر شکلی که دوست داری میتوانم خود را با تو هماهنگ کنم.
هوش مصنوعی: وقتی که من در حال شناخت تو هستم، تو هیچ گونه احساسی نسبت به من نداری و صدای من هیچ تاثیری بر دیگران ندارد.
هوش مصنوعی: هر مقدار که به من تکبر و ناز کنی، من به آن افتخار میکنم و در میان تمامی عاشقان به این ویژگی تو میبالم.
هوش مصنوعی: عشق واقعی را کسی درک میکند که توانایی جذب و دلربایی دارد. من هم کسی هستم که میتوانم دل را به دست آورم، اما میخواهم بدانم آیا کسی هم هست که در عشق خود واقعاً ماهر باشد؟
هوش مصنوعی: وقتی به چهره زیبای تو نگاه میکنم، تمام زیباییهای دیگران در نظرم کمرنگ میشود.
هوش مصنوعی: هر لحظه که به تو نگاه میکنم، زیبایی جدیدی را میبینم و با هر لحظه که با تو هستم، عشق تازهای را تجربه میکنم.
هوش مصنوعی: من همان پرنده بزرگی هستم که در آسمانها پرواز میکنم، اما وجود تو به من کمک میکند تا دوباره به سوی تو بازگردم و با دعوت تو به پرواز ادامه دهم.
هوش مصنوعی: بلبل باغ و گلزار توام، وقتی به من اجازه پرواز بدهی، حتماً به گلزار تو خواهم آمد.
هوش مصنوعی: وقتی به مغرب، یا به عبارت دیگر به نقطه آخر نزدیک شدم و با آن یکی شدم، متوجه شدم که پایان من همان جایی است که شروع من بوده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بی تو چونان زغم هجر تو می بگدازم
که بگوشی نرسد صعب ترین آوازم
کشته عشق توام جای ملامت باشد؟
خود بدین زنده ام انصاف و بدین مینازم
چند بردوخته چشم از تو درم پرده خویش
[...]
از تو با مصلحت خویش نمیپردازم
همچو پروانه که میسوزم و در پروازم
گر توانی که بجویی دلم امروز بجوی
ور نه بسیار بجویی و نیابی بازم
نه چنان معتقدم کهم نظری سیر کند
[...]
به غم خویش چنان شیفته کردی بازم
کز خیال تو به خود نیز نمیپردازم
هر که از نالهٔ شبگیر من آگاه شود
هیچ شک نیست که چون روز بداند رازم
گفته بودی: خبری ده، که ز هجرم چونی؟
[...]
شوخ چشمیم کشد دل که کشد از نازم
همنی دار که خود را بر بار اندازم
من چو شمعم که گرم سوز به پایان برسد
سوختن پیش رخ دوست ز سر آغازم
پیش مردم اگر از دیده نیفتادی اشک
[...]
مدّتی تا به غم حال جهان می سازم
شرح حالی ز سر شوق همی پردازم
چون کبوتر بچه کاو در وطنش انس گرفت
به سر کوی تمنّای تو در پروازم
چند رانی من دلسوخته را از بر خویش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.