نظرت فی رمقی نظره فصا ز فداک
وصلتی بوجودی وجدت ذاتک ذاک
نظرت فیک شهود او ما شهدت سوای
نظرت فی وجود او ما وجدت سواک
اذا جلوت علینا محبته و رضاک
وجدت عینک فینا فاننا مجلاک
ترا هر آینه چون رخ تمام ننماید
یکی هر آینه باید تمام صافی و پاک
منم که آینه دارم از دو کَون تمام
توئی که کرده خود را درو تمام ادراک
مرا که جلوه گه روی جانفزای توام
بدست خویش جلا ده برار از گل و خاک
کسی که هست بوصل تو دائماً خرّم
روا مدار ز هجر تو دائماً غمناک
مرا بناز چو پرورده مکن به نیاز
که از برای نجاتم نه از برای هلاک
منم که نور توام کی ز نار اندیشم
ز نار هر که بترسد بود خس و خاشاک
ز رشمن است همه باک مغربی ور نه
همه جهان چو بود دوستش ز دوست چه باک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوع عشق و وصال معشوق میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارات عمیق، احساسات خود را نسبت به معشوق و تاثیر او بر وجودش بیان میکند. او میگوید که دیدن معشوق باعث روشنایی و نشاط او میشود و هر چه او را بیشتر میبیند، بیشتر درک میکند. همچنین به این نکته اشاره میکند که عشق واقعی باعث رهایی از غم و اندوه میشود و نسبت به هجران معشوق نمیتواند بیتفاوت باشد. شاعر از خود به عنوان آینهای یاد میکند که جلوههای معشوق را منعکس میسازد و در نهایت به این نتیجه میرسد که عشق به معشوق واقعی و خالص باید در زندگی حاکم باشد.
هوش مصنوعی: نگاه تو به من، جان جدیدی به من میبخشد. برای تو، من تمام وجودم را فدای وصالت میکنم و در وجودت، خودم را یافتهام.
هوش مصنوعی: اگر نگاهی به زیباییهای وجود او نداشته باشم، هیچچیز جز خود او را نمیبینم و نمیشناسم. فقط با دیدن اوست که میتوانم حقیقت را درک کنم.
هوش مصنوعی: وقتی محبت و رضایت تو برای ما آشکار میشود، میبینیم که چشمانت در ماست، زیرا ما بهشت تو هستیم.
هوش مصنوعی: اگر چهرهٔ تو به طور کامل نمایان نشود، باید به گونهای باشی که همیشه کامل و صاف و پاک باشی.
هوش مصنوعی: من آینهای دارم که در آن تمامی موجودات را میبینم. تو هم در این آینه تمام وجودت را به تصویر کشیدهای و بهخوبی خود را درک کردهای.
هوش مصنوعی: من را که جلوهای از زیبایی جانافزای تو هستم، با دستان خودت از گل و خاک بیارای.
هوش مصنوعی: کسی که همیشه در کنار توست و از حضور تو خوشحال است، هرگز نباید به خاطر جداییات غمگین باشد.
هوش مصنوعی: مرا به ناز و نوازش خود مبتلا نکن، چون درخواست من برای نجات از مشکلات است نه به قصد آسیب رساندن به من.
هوش مصنوعی: من نور تو هستم و از آتش نمیترسم. هر کسی که از آتش بترسد، مانند علف و گیاه بیارزش خواهد بود.
هوش مصنوعی: به خاطر حسادت دیگران نباید نگران بود، زیرا اگر همه دنیا هم دوستش باشند، از دوستی آنها چه نگرانی وجود دارد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به مستحقان ندهی هرآنچه داری و باز
دهی به معجر و دستار سبزک و سیماک
بجان پاک تو ای خواجه احمد شباک
که همچو جان توام بانو پاک از دل پاک
سر من آنجا باشد که خاک پای تو است
وگرچه سر ز شرف برگذارم از افلاک
بچشم من تو چنانی که توتیا شمرند
[...]
بذروه ملکوت آی ازین نشیمن خاک
که نیست لایق تخت ملوک تحت مغاک
بخاک بازده این خاک و سوی علو گرای
که جان پاک سزا نیست جز بعالم پاک
تو شاه تخت وجودی چه جای تست اینجا
[...]
بیا، که خانهٔ دل پاک کردم از خاشاک
درین خرابه تو خود کی قدم نهی؟ حاشاک
به لطف صید کنی صدهزار دل هر دم
ولی نگاه نداری تو خود دل غمناک
کدام دل که به خون در نمیکشد دامن؟
[...]
کسی که لطف کند با تو خاک پایش باش
وگر ستیزه برد در دو چشمش آکن خاک
سخن به لطف و کرم با درشتخوی مگوی
که زنگ خورده نگردد به نرم سوهان پاک
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.