کشف شد اسرار پیدا و نهان
تا نهادم بر خم دل شمع جان
صد هزار آواز بشنیدم بدرد
در دل اول از خدای غیب دان
گفتمش در گوش و چشمم جز تو نیست
گفت بستم در دهانت هم زبان
من بکام دل رسیدم زین سخن
کو بیان میکرد پیدا و نهان
سر توحید ازل شد آشکار
دید حق را دیده پیر و جوان
بر همه ذرات همچون آفتاب
تافت این خورشید از هر سو عیان
گفت اگر خواهی به بینی ذات من
درنگر در روی ماه دلبران
گفتمش جانرا نمی دانم که چیست
گفت بنگر در قد سرو روان
چون نظر کردم بقد سرو ناز
زد اناالحق سرو باغ بوستان
این نه شعر است اینکه اسرار دل است
نیک می دانند این را عارفان
می شنیدم صبح در صحن چمن
سر توحید از زبان بلبلان
چون ز بلبل گل شنید این ماجرا
خون چکید از شاخ سرخ ارغوان
قطره ای بودم ز بحر لایزال
هستم ایندم غرق بحر بیکران
اندر این دم انبیاء و اولیاء
جمله گفتند این بصد شرح و بیان
گرنمی دانی ز علم من لدن
زاهد اسرار کوهی را بخوان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از کشف اسرار روحانی و الهی صحبت میکند. او در دلش شمعی از جان روشن کرده و صدای درد و رازهای نهانی را از خداوند میشنود. او به حقیقت وجود و توحید پی میبرد و میگوید که ذات خداوند را میتوان در آفرینش و زیباییهای جهان دید. شاعر به سرود بلبلان در باغ اشاره میکند که بیانگر عشق و رازهای وجودی است. او خود را قطرهای از دریای بیپایان میداند و در این حالت، انبیاء و اولیاء او را به درک عمیقتری از معرفت دعوت میکنند. در نهایت، شاعر تأکید میکند که این نظرات و تجربیات، جزئی از اسرار دل عارفان است.
هوش مصنوعی: رازهای آشکار و نهان برایم روشن شد، تا اینکه شمع جانم را بر خم دل گذاشتم.
هوش مصنوعی: من صد هزار صدا را شنیدم که این صداها در دل من جا گرفت، اما در ابتدا فقط صدای خدایی را میشنیدم که از غیب میداند.
هوش مصنوعی: به او گفتم که در گوش و چشمانم فقط تو حضور داری، او گفت که در دهانت هم زبان من بسته شده است.
هوش مصنوعی: من به خواسته دلم رسیدم، چون این کلامی که میگفت، ظاهر و باطنش را نشان میداد.
هوش مصنوعی: آغاز توحید در ابتدا روشن شد؛ همه، چه جوانان و چه پیران، حق را میبینند.
هوش مصنوعی: این خورشید به گونهای میدرخشد که نورش بر تمام ذرات دنیا تابیده و همه جا را روشن کرده است.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی حقیقت وجود مرا ببینی، به صورت ماه دلبران نگاه کن.
هوش مصنوعی: به او گفتم نمیدانم جان چیست، او پاسخ داد: به قامت لاغر سرو نگاه کن.
هوش مصنوعی: وقتی به قامت بلند و زیبای سرو نگاه کردم، حق را در زیبایی و ظرافت آن دیدم که همچون نگینی در باغستان میدرخشد.
هوش مصنوعی: این متن به این معناست که آنچه بیان شده، تنها یک شعر نیست، بلکه رازهایی از درون و احساسات عمیق قلب است که عارفان و کسانی که به این مسائل آشنا هستند، به خوبی آن را درک میکنند.
هوش مصنوعی: صبحها در باغ چمن صدای بلبلها را میشنیدم که درباره یکتا پرستی و خداوند صحبت میکنند.
هوش مصنوعی: وقتی بلبل داستان عاشقانهای را از گل شنید، غم و اندوهش باعث شد که از شاخههای سرخ ارغوان قطرههای خون بچکد.
هوش مصنوعی: من همچون قطرهای کوچک از دریای بیپایان هستم و اکنون در دریای وسیع و نامحدود غرق شدهام.
هوش مصنوعی: در این لحظه، پیامبران و دوستان خدا همه توصیف کردند و به تفصیل صحبت کردند.
هوش مصنوعی: اگر از علم و دانش من آگاهی نداری، به زاهد مراجعه کن و از او اسرار عمیق و پنهان را بپرس.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یخچه میبارید از ابر سیاه
چون ستاره بر زمین از آسمان
چون بگردد پای او از پای دار
آشکوخیده بماند همچنان
عید فرخ باد بر شاه جهان
جاودانه شادمان و کامران
نعمتش پیوسته و عمرش دراز
دولتش پاینده و بختش جوان
سال و مه لشکرکش و لشکر شکن
[...]
ای مرا دیدار تو جان و جهان
بی تو هرگز نی جهان خواهم نه جان
ای جهان جان چه شادی باشدم
چون نباشی با من ای جان جهان
ای بسان حور و آئین پری
[...]
ای آفتاب حسن تو را آفتاب
سجده برد همچو من از آسمان
خردی تو و بزرگ تو را پایگاه
سال تو اندک و تو بسیار دان
چو آفتاب خردی در چشم خلق
[...]
روی بخت خواجه خرم همچو گل
باد تا هر سال گل آرد جهان
بسته دولت عهد با دورانش باد
تا بود پیوسته با دوران زمان
باد حاجت خرمی را با دلش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.