گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
کوهی

دارم از زلف و خال تو در دل هزار داغ

جانم بسوخت ز آتش روی تو چون چراغ

بر آستان خاک تو ای سرو گلعذار

ما را فراغت است ز گلهای صحن باغ

پرورده ام بساعد شه باز روح را

تا برکند دو دیده این نفس بدکلاغ

ای دل بقول سید کونین کار کن

زانرو که بر رسول نباشد بجز کلاغ

بر یاد چشم آهوی سرمست آن غزال

کوهی تو را رسد که نهی سر بباغ وراغ

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode