گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
کوهی

عنقای دلم بنوک منقار

بال و پر خویش کرده طیار

از قاف وجود کرد پرواز

آمد ز هوا بسوی منقار

شمس و قمر است هر دو بالش

در هر پر او هزار انوار

باشد ز دو بال او شب قدر

ماننده ی زلف و روی دلدار

هر ذره ز روی اوست خورشید

خورشید ز ذره شد پدیدار

چون دید که غیر او کسی نیست

ایمان آورد و کرد اقرار

کوهی چو عروس طبع خود را

انکار نموده ای ز ابکار