هر جا که لب به خنده گشاید دهان تو
خونابه ایست از لب چون ناردان تو
ای بس عنان که بر سر کوی تو شد ز دست
کز راه جور باز نتابد عنان تو
شد خانمان صبر همه غارت و خراب
از ترکتاز غمزه نامهربان تو
از خوی بد چه ظلم که بر ما نمی کنی
آخر چه کرده ام من مسکین از آن تو
عشق تو بس که بر دل خسرو زده ست زخم
گره است امید زیستنم هم به جان تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از تأثیر لبخند معشوقش سخن میگوید و آن را همچون زخمی عمیق و تأثیرگذار بر دل توصیف میکند. او به غم و درد ناشی از جدایی و بیمحلی معشوق اشاره میکند و همچنین از بیعدالتیها و ظلمهایی که از سوی او متحمل شده، شکایت دارد. در نهایت، عشق به معشوق به عنوان تنها امید و دلیل زندگیاش مطرح میشود.
هوش مصنوعی: هر زمان که تو لبخند بزنی، خونِ دل من درونم به جوش میآید، انگار که لبهای تو همچون میوهی ناردان، شیرین و دلنشین است.
هوش مصنوعی: ای بسیارند سرها و افرادی که در مسیر عشق تو رها شدهاند و نمیتوانند از این راه پر درد و ناامیدی خارج شوند.
هوش مصنوعی: صبر و آرامش همه ما تحت تأثیر زیباییهای بیرحم و نگاه تند تو ویران و از دست رفته شده است.
هوش مصنوعی: با خلق و خوی زشت خود چه ظلمی بر من میکنی؟ به هر حال من، این مسکین، چه کاری کردهام که این همه رنج را تحمل میکنم؟
هوش مصنوعی: عشق تو به قدری به دل من آسیب زده که وجودم به ضعف رسیده و تنها امیدم به توست که زندگیام را ادامه دهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای گشته ملک ساکن ز امر روان تو
کرده جوان جهان را بخت جوان تو
نام تو و خطاب تو از سعد و از علوست
با سعد و با علوست همیشه قران تو
گردنده آسمانی و عدل آفتاب تو
[...]
ای آسمان مُسَخّر حکمِ روانِ تو
کیوانِ پیر بندهٔ بخت جوان تو
خورشید عالمی که به هنگام بزم و رزم
گه زین و گاه تخت بود آسمان تو
گر در زمان مهدی ایمن شود جهان
[...]
ای برده عقل ما اجل ناگهان تو
وی در نقاب غیب نهان گشته جان تو
ای شاخ نو شکفته ناگه ز چشم بد
تابوت شوم روی شده بوستان تو
محروم گشته از گهر عقل جان تو
[...]
ای فخر کرده دین خدای از مکان تو
وی پشت ملک و روی جهان آستان تو
ای کرده ملک را متمکن مکان تو
وی مقصد زمین و زمان آستان تو
ای چرخ پست از بر رای رفیع تو
[...]
ای لعل فتنه بر لب چون ناردان تو
اشکم ز حسرت تو چو در دهان تو
از فربهی و لاغری رنج و صبر من
نسبت همی کنند سرین و میان تو
بیگانه وار می کنی از مهر من کنار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.