مبارک باد، ماه روزه داران!
بدان مستی فزای هوشیاران!
مده، ای محتسب، تشویش چشمش
که در خواب خوشند آن پر خماران
ز گریه بیش می سوزیم با آنک
نگیرد هیمه آتش ز باران
رخت در چشم مشتاقان چنانست
که شربت در دهان روزه داران
خورد خون من آن کافر همه روز
گوارا باد می بر باده خواران
غنیمت دار خواب بی غمی را
که شب ناخوش بود بر سوکواران
بیار آن ده قدح، ای ساقی هوش
که بر خسرو نبود این می گواران
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ابوالفتح آفتاب نامداران
مظفر نام و تاج کامگاران
اگر باران نباشد در بهاران
سرشگ و آه من بس باد و باران
جهان را بس بود نالیدن من
اگر بلبل ننالد در بهاران
سحرگه بانگ من بشنو ز مطرب
[...]
همه سیمین بر و زرین سواران
پری رویان و پروین گوشواران
زلبهای چو بسد در فروشان
ز گیسوهای مشکین مشکباران
بگاه عشرت و بوس و تماشا
[...]
نشست آن شب بنوشانوش یاران
صبوحی کرد با شب زندهداران
بدارش برکشیدند سنگساران
همی کردند هر سو سنگباران
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.