کحل بصر نیست جز آن خاک راه
چشم به سرمه مکن ای دل سیاه
دود شنیدم سوی خوبان رود
با تو رسد عاقبت این دود آه
درد تو گر جرم و گنه مینهند
هست ز سر تا قدم من گناه
ماه بدید آن رخ و خود را گرفت
بی سببی خود نگرفته است ماه
گر خم ابروی تو دیده از دور
کج ننهادی مه نو هم کلاه
وصل نو نو خاسته گفتم توان
بافت چو فرزین شرف قرب شاه
گفت که من شاه بتانم کمال
گر هوس مات بود شه بخواه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به بیان درد و عشق شاعر نسبت به معشوق میپردازد. شاعر میگوید که بینایی واقعی در زندگی، فراتر از ظواهر است و نباید فریب زیباییهای ظاهری را خورد. او از درد و گناهانی که در وجود خود احساس میکند، سخن میگوید و میگوید که حتی اگر زیباییهای ماه مانند صورت معشوق را ببیند، خود را در آن گم کرده است. در نهایت، شاعر اشاره میکند که عشق و هوس معشوق همانند سلطانی است که باید آرزوهای او را بیابد و به او نزدیک شود.
هوش مصنوعی: چشمها با درد و غم بسیار، مانند خاکی هستند که تنها در سرمه غوطهور میشوند. بنابراین، دلنگران، از این افسردگی و تیرگی دوری کن.
هوش مصنوعی: وقتی دود را احساس کردم، متوجه شدم که این درد و اندوه به سوی نیکان میرسد. در نهایت، این درد و غم به تو خواهد رسید.
هوش مصنوعی: اگر دردی که تو داری ناشی از گناه و خطاست، من هم از سر تا پا گنهکارم.
هوش مصنوعی: ماه که زیبایی و درخشش خاصی دارد، وقتی به آن چهره زیبا نگریست، از خود بیخود شد. این حالت بدون دلیل خاصی به او دست داده است.
هوش مصنوعی: اگر ابرویت را به طور کج بر روی چشمم بیندازی، حتی ماه نو هم نمیتواند با تو رقابت کند.
هوش مصنوعی: من به تازگی به وصل محبوب دست یافتم و احساس میکنم میتوانم مانند فرزین به نزدیکی مقام و مقام شاه برسیم.
هوش مصنوعی: گفت که من بهترین و زیباترین معشوقان هستم، حتی اگر دلم پر از هوس باشد، باز هم باید به مقامی دست یابم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
داد صبا مژده که ساغر بخواه
یوسف گل باز برآمد زچاه
لشگر نوروز برون تاختند
رفت دی سرد دم عمر کاه
شاه ریاحین سوی بستان چمید
[...]
کرد قبا جبه خورشید و ماه
زین دو کلهوار سپید و سیاه
دوش درآمد ز درم صبحگاه
حلقهٔ زلفش زده صف گرد ماه
زلف پریشانش شکن کرده باز
کرده پریشان شکنش صد سپاه
از سر زلفش به دل عاشقان
[...]
ای برخ روشن و زلف سیاه
کرده شب و روز جهانی تباه
سلسلۀ زلف تو بر پای باد
آینۀ حسن تو در دست ماه
صورت جان روی نماید مرا
[...]
تا زچنان بخشش مفلس پناه
شکرکنان پای نهادم به راه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.