ای برخ روشن و زلف سیاه
کرده شب و روز جهانی تباه
سلسلۀ زلف تو بر پای باد
آینۀ حسن تو در دست ماه
صورت جان روی نماید مرا
چون کنم اندر لب لعلت نگاه
کار دو زلفت همه دلجویی است
باشد از آنروی چو پشتم دوتاه
رأس و ذنب هم نکند بر فلک
آنچه کند زلف تو زیر کلاه
مردمک چشم تو سلطان وش است
بر سرش ابروی تو چتر سیاه
لشکر زلف تو بس انبوه بود
عارض تو چون شد از او عرض خواه
لیک بیک باد هم بهم بر شکست
چون عدوی خواجه هم از گرد راه
صدر جهان خواجه سلطان نشان
پشت کرم صاعد صاحبقران
چهره برنگ رخت اندود سیم
بوی گرفت از سر زلفت نسیم
نرگس مخمور سرافکنده هست
نسختی از چشم تو لیکن سقیم
بینی و خطّ و دهنش پیش هم
هر سه بصورت الف و لام و میم
زلف تو چون جیم خم اندر خم است
خال سیاهت چو نقط زیر جیم
ساده عذارت چو دل پارسا
تنگ دهان تو چو چشم لئیم
ننگری اندر زر رخسار من
می نتوان بخت خریدن بسیم
در یتیم ئاست ترا در دهان
لعل خوشت چون شفقت بر یتیم
جوهر فردست دهان تو کان
جز بسخن کرد نشاید دو نیم
حیف بود سفتن لعلی چنین
جز بستایشگری رکن دین
ای که چو یاد ازکفت آرد زبان
بحر ز رشک آرد کف بر دهان
پیش سخای تو سرابست نیل
با صفت لطف تو با دست جان
دست و زبان تو همی پر کنند
از زر و در دامن آخر زمان
خدمت تو میوۀ شاخ بدن
مدحت تو گوهر تیغ زبان
رغم دل و دست ترا دشمنت
میکند از دیده و رخ بحر و کان
بخشش تو طیرۀ طیّار شد
بر وی از آنروی بود سر گران
از شفقتهای تو بر زیر دست
یافته بتوانی دیدن عیان
خصم تو نالنده و زرد و دوتاه
دایم در نزع بود چون کمان
خصمی تو روزی کافر مباد
خاصه بدین رسم که قهرت نهاد
طبع جهان خو ز ستم باز کرد
قاعدۀ مردمی آغاز کرد
امن ز ناگه در گیتی بزد
دست سپاه تو درش باز کرد
ابر چو از فیض نماندش مدد
سوی دل و دست تو آواز کرد
بازوی اقبال تو با خصم کرد
آنچه سر انگشت تو با آز کرد
خورد ز خوان کرم تو نیاز
نعمت بسیار و شکم باز کرد
عاقبت الامر ترا سغبه شد
مملکت ار چند بسی ناز کرد
باز سر چتر سلاطین گرفت
مرغ جلال تو چو پرواز کرد
این همه آثار سعادت که هست
همّت آن صدر سرافراز کرد
دولت و ملّت بتو آراستست
شرع ترا خود بدعا خواستست
ای ز تو ایّام رسیده بکام
داده شکوه تو جهان را نظام
خاصگیان حشمت عقل و روح
نوبتیان در تو صبح و شام
همچو وداعست دلیل فراق
کار اعادی ترا انتظام
کار تو امروز جهانداریست
منصب اینهاست کنون احتشام
از بن دندان بتو کرد التجا
آنکه ترا بود الدّالخصام
بردۀ تست این ندب، ایرا که هست
ضرب بدست تو و داوت تمام
سر که درو هست دماغ فضول
بر خط فرمان تو دارم مدام
لطف تو از بلعجیبها نمود
عید هم از غرّۀ ماه صیام
از تو همه کس بمقاصد رسید
جز که من سوخته دل والسّلام
رایت اقبال تو منصور باد
چشم بد از دولت تو دور باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است عاشقانه و غنایی که به توصیف زیباییهای محبوب و احساسات شاعر نسبت به او میپردازد. شاعر با استفاده از توصیفاتی زیبا، زلف و چهره محبوب را شایسته ستایش میداند و آنها را نمادهای عشق و دلجویی معرفی میکند. او همچنین به قدرت و لطافت عشق اشاره میکند و بیان میکند که چقدر محبوبش در زندگی او اهمیت دارد. علاوه بر آن، متن نشاندهنده احساساتی است که شاعر نسبت به مشکلات و دشمنیهایی که ممکن است در راه او و محبوبش باشند، ابراز میکند. در نهایت، شاعر آرزوی موفقیت و شادی برای محبوبش دارد و از او میخواهد که همیشه در خوشیها و سلامت باشد.
هوش مصنوعی: ای آنکه با روشنی خود و زلفهای سیاهت، شب و روز را به هم میزنی و موجب پریشانی دنیا هستی.
هوش مصنوعی: زلفهای تو همچون زنجیری در پای باد است و زیبایی تو مانند آینهای در دستان ماه قرار دارد.
هوش مصنوعی: چهره جانم به من نمایان میشود، حالا من چگونه میتوانم به لبهای سرخ تو نگاه کنم؟
هوش مصنوعی: دو زلف تو همواره در حال نوازش دل من است، اما از پشت ماجرا، من دوش سختی را تحمل میکنم.
هوش مصنوعی: هیچ چیز در آسمان به اندازه زلفهای تو زیر کلاه نمیتواند تأثیرگذار باشد.
هوش مصنوعی: مردمک چشمان تو مانند یک پادشاه است و ابروی تو مانند چتری سیاه بر بالای آن قرار دارد.
هوش مصنوعی: لشکر زلف تو بسیار زیاد است، چهرهات چطور شد که از آن زلفها نتوانی درخواست کنم؟
هوش مصنوعی: اما یک باد هم باعث بهم ریختن میشود، مثل اینکه دشمن خواجه نیز از دور نمایان شده است.
هوش مصنوعی: در اوج مقام و منزلت، کسی مانند سلطان، نمایانگر عظمت و نیکی است و در آسمان روحانیت، همانند ستارهای درخشان میدرخشد.
هوش مصنوعی: چهرهات با رنگی مانند نقره آراسته شده و بویی که از وزش نسیم بر سر موهایت گرفته میشود، فضا را معطر کرده است.
هوش مصنوعی: نرگس زیبا و مست، سر به پایین آورده است و در حقیقت، این وضعیت از نگاه تو به وجود آمده است، اما خودت در حال رنج و اندوه هستی.
هوش مصنوعی: وقتی به بینی، خط و دهان او نگاه میکنی، هر سه به شکل حروف الفبا یعنی الف، لام و میم دیده میشوند.
هوش مصنوعی: زلف تو مانند حرف جیم، پر از پیچ و خم است و خال سیاهت به مانند نقطهای زیر حرف جیم جلوهگری میکند.
هوش مصنوعی: وقتی دل پاکِ من در برابر عذابت دچار تنگنایی میشود، زبان تو چنان دروغین و مپرسی است که مثل چشمی بدخلق عمل میکند.
هوش مصنوعی: به چهره من که نمیتوانی نگاه کنی و بگویی که با طلا و ثروت نمیتوان بخت و شانس را خرید.
هوش مصنوعی: در دهان تو مانند لعل زیبا و ارزشمند وجود دارد، پس به یتیمان با محبت و مهربانی رفتار کن.
هوش مصنوعی: عزیز من، گوهر وجود تو در کلامت نهفته است و جز با سخن گفتن نمیتوانی آن را به نمایش بگذاری.
هوش مصنوعی: شایسته نیست که چنین فرد باارزشی تنها به ستایش و تمجید بپردازد، زیرا او از ارکان ایمان و دین به حساب میآید.
هوش مصنوعی: ای آن که وقتی نامت به زبان میآید، دریا از حسادت به لبهایت میکوبد.
هوش مصنوعی: سخاوت تو به قدری زیاد است که نیل با تمام زیباییاش در مقابل آن چیزی جز یک سراب به نظر میرسد و لطف شما به قدری عمیق است که میتوان آن را با جان مقایسه کرد.
هوش مصنوعی: دست و زبان تو پر از ثروت میشود و در پایان کار، همه چیز به دامن تو میافتد.
هوش مصنوعی: عمل و حُسن خدمت من، همانند میوهای است که از درخت بدنم میروید و توصیف و ستایشت، همانند گوهری است که با زبان بیان میشود.
هوش مصنوعی: علیرغم اینکه دل و دستانت را میسوزاند، دشمن تو را از دید و چهره دریا و معادن دور میکند.
هوش مصنوعی: بخشش تو مانند پرندهای در آسمان به پرواز درآمد و به خاطر آن، بر دوش سنگینی احساس میشود.
هوش مصنوعی: با دلسوزیها و محبتهای تو، میتوانی به وضوح و به صورت مستقیم، وضعیت زیر دستانت را مشاهده کنی.
هوش مصنوعی: دشمن تو همیشه در حال ناله و افسردگی است و مانند کمان که کشیده شده، درگیر جنگ و کشمکش دائم است.
هوش مصنوعی: ای دشمن، امیدوارم روزی کافر نشوی، بهویژه با این رفتار که بر آن قهر و غیض خود را نهادهای.
هوش مصنوعی: طبیعت جهان به ظلم و ستم عادت کرده و اصول زندگی اجتماعی انسانها را شکل داده است.
هوش مصنوعی: در این دنیا، ناگهان دستان سپاه تو در را باز کرد و همه چیز را در امنیت قرار داد.
هوش مصنوعی: وقتی ابر دیگر نتواند از نعمتش به تو کمک کند، به سمت دلت و دستانت ندا میزند.
هوش مصنوعی: دست تقدیر تو با دشمنان کاری کرد که انگشت تو با آزمایش و کوشش نکرد.
هوش مصنوعی: از سفرهی مهربانی تو، نیاز به نعمت بسیار داشتم و شکم را گشودم.
هوش مصنوعی: در نهایت، هر چقدر هم که به تو ناز کنند و به تو توجه کنند، سرانجام کشورت دچار مشکلات و ناکامیها خواهد شد.
هوش مصنوعی: مرغ جلال تو، که نماد عظمت و قدرت است، مانند پرندهای به آسمان پرواز کرد و دوباره توجه و احترام پادشاهان را به خود جلب کرد.
هوش مصنوعی: این همه نشانههای خوشبختی که وجود دارد، نتیجه تلاش و عزم راسخ آن شخص بلندمرتبه است.
هوش مصنوعی: دولت و ملت به وساطت تو زیبا و آراسته شدهاند و خود قانون (شرع) تو درخواست دعا کرده است.
هوش مصنوعی: ای توا، ایامی که به آرزو دستیابی یافت، به عالم زیبایی و شکوه تو نظم و سامان بخشیده است.
هوش مصنوعی: ویژگیهای برجسته عقل و روح انسانهای والا در تو در طول روز و شب متجلی است.
هوش مصنوعی: این بیت نشاندهندهٔ این است که دلیل جدایی و فراق، مانند وداعی است که با نظم و ترتیب خاصی به وقوع میپیوندد. به عبارتی، جداییها نیز گاهی همچون یک پایان مرتب و معنادار به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: امروز کار تو به چیزی بزرگتر از یک مقام و منصب معمولی تبدیل شده است و حالا به مقام و مرتبهی بالا و شایستهای دست یافتهای.
هوش مصنوعی: از عمق دل و با تمام وجود به تو درخواست میکنم، چون تو هستی که منازعه را در بین ما به خوبی حل میکنی.
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر ارتباط یا وابستگی عمیق شخصی به دیگری است. در واقع، گویا فردی به شدت تحت تأثیر فرد دیگر است و رفتار یا تصمیمات او به نوعی تحت کنترل آن شخص قرار دارد. همچنین، اشاره به ناتوانی یا عدم تسلط بر وضعیت خود نیز در این بیت وجود دارد. این احساس وابستگی و عدم استقلال ممکن است ناشی از وعدهها یا توقعات زیاد از سوی طرف مقابل باشد.
هوش مصنوعی: در اینجا به این موضوع اشاره میشود که هرگاه فکر یا نظری غیرضروری به ذهن آدمی خطور کند، جایگاه سر که به نوعی بخش مهمی از وجود انسان است، با این افکار مشغول میشود. به عبارتی، آدمی همیشه در معرض افکار و نظرات اضافی و بیفایده قرار دارد که میتوانند حواسش را پرت کنند.
هوش مصنوعی: محبت و محبتورزی تو به شکلهای عجیبی نمایان شد، و عید نیز با فضیلت و عظمت ماه رمضان به ظهور رسید.
هوش مصنوعی: همه به خواستههای خود دست یافتهاند، جز من که دل شکسته و سوختهام و بس.
هوش مصنوعی: امیدوارم که نصیب و اقبال تو همواره خوب باشد و چشم بدی از موفقیتها و ثروتهای تو دور بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.