روز نشاطست و عیش باده بیارید و جام
زآنکه به جان آمدم در غم ناموس و نام
هست مرا آرزو یک دو مراد از جهان
صحبت یاران خوش صحت و شرب مدام
ور نبود هیچ ازین دولت حسن تو باد
عشق تو ما را بس است درد تو ما را تمام
ذوق درونی و درد لازمه عاشقیست
هر که در و این دو نیست عشق برو شد حرام
گرنه بشویم به می سینه پر جوش را
از سر من کی رود این همه سودای خام
دیده بد فرصئی کور بود دایما
عیش کنم لایزال نوش کنم می مدام
پشت و پناه من است سرو قد عالیت
سایه عالیت باد بر سر ما مستدام
تا به تو وابسته ام کلی و جزوی کار
فارغم از نیک و بد ایمنم از خاص و عام
سعی بسی کرده ام تا به تو ره برده ام
غابت سعی کمال هست همین والسلام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره شادی و لذت جویی در زندگی است. شاعر از می و باده مینوشد تا از غمها و دردهای عشق بیاساید. او به آرزوهایش و اهمیت همراهی با دوستان اشاره میکند و میگوید که عشق و درد جزئی از زندگی عاشقانه هستند. در نهایت، شاعر بر وابستگی خود به معشوق تأکید میکند و این وابستگی را باعث آرامش و آسایشش میداند، و به تلاشهایش برای رسیدن به او اشاره میکند.
هوش مصنوعی: امروز روز شادی و سروری است، پس بیایید شراب بیاورید و لیوان را پر کنید، چرا که به خاطر غم و ناموس و اعتبار، به سختی رسیدهام.
هوش مصنوعی: من در آرزو دارم که دو خواسته از زندگی داشته باشم: یکی صحبت با دوستان خوب و دیگری نوشیدن به طور مداوم.
هوش مصنوعی: اگر هیچ چیزی از زیبایی تو وجود نداشت، عشق تو برای ما کافی است و درد تو برای ما به اندازه کافی کامل و تمام است.
هوش مصنوعی: شادی باطنی و رنج جزیی از عشق هستند. هر کس که این دو احساس را نداشته باشد، محبتش قبول نیست.
هوش مصنوعی: اگر به می روی بیاوریم و سینهی پُر از احساسات و شور را آرام کنیم، اما از خودم نمیدانم که چگونه میتوانم این همه آرزوهای ناپخته را از سر خود دور کنم.
هوش مصنوعی: چشمان بدبین همیشه نمیتوانند زیباییها را ببینند، اما من به لذتبردن از زندگی و نوشیدن شراب ادامه میدهم.
هوش مصنوعی: سرو بلند تو پشتیبان و حمایت من است و سایهات همیشه بر سر ما برقرار باشد.
هوش مصنوعی: وقتی به تو وابستهام، همه چیز را رها کردهام و از خوبیها و بدیها نجات یافتهام، در امانم از همه افراد، چه خاص و چه عموم.
هوش مصنوعی: من تلاشهای زیادی کردهام تا به تو نزدیک شوم، اما غیبت تو به معنای این است که کمال واقعی در همین است و بس.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
قافلهٔ شب گذشت صبح برآمد تمام
باده شد اکنون حلال خواب شد اکنون حرام
کاسه بدل شد به جام جام بدل شد به کام
خوشتر از این روزگار کو و کجا و کدام؟
خط سخنهای خوب یافت ز گنج کلام
بحر معانی گرفت همت طبعش تمام
دادگرا ملک را هم فلک و هم قوام
تاجورا بخت را هم شرف و هم نظام
عاجز قهرش قضا چاکر قدرش قدر
ساکن طبعش کرم شاکر جودش کرام
بسته ببندش سپهر اشهب زرین جناح
[...]
چند روی بیخبر آخر بنگر به بام
بام چه باشد بگو بر فلک سبزفام
تا قمری همچو جان جلوه شود ناگهان
صد مه و صد آفتاب چهره او را غلام
از هوس عشق او چرخ زند نه فلک
[...]
شمع بخواهد نشست بازنشین ای غلام
روی تو دیدن به صبح روز نماید تمام
مطرب یاران برفت ساقی مستان بخفت
شاهد ما برقرار مجلس ما بردوام
بلبل باغ سرای صبح نشان میدهد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.