شمارهٔ ۶۲۲
آنکه ز بی گنه کشی نیست دمی ندامتش
بی گنهی که او شد من بکشم غرامتش
لحظه به لحظه درستم غمزة او قیامتی
می کند وز کاقری نیست غم قیامتش
گو سر زلف او بکش پرده بر آفتاب و مه
تا نفتد به خاک ره سایه سرو قامتش
جان که همیشه داشتی دوست تردد و سفر
دوستی در تو شد داعیة اقامتش
قبله تونی به پارسا چند کنیم اقتدا
زآنکه به قبله " خطا نیست روا امامتش
ای به نصیحت آمده پیش ز هوش رفته
رفته ز پیشه عقل او تا نکنی ملامتش
دید کمال در رخت نور خدا معاینه
شیخ که عاشقی کند باشد ازین کرامتش
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...