با روی تو چیست جنت و هور
هر چیز نکو نماید از دور
ما را نظری که هست بر تست
خود حور و فرشته نیست منظور
لبهای تو کرد بر دلم سرد
اندیشه سلسبیل و کافور
چشم تو به خون ماست تشته
باشد همه وقت تشنه مخمور
بر غمزه منه گناه خونم
مأمور بود همیشه معذور
نزدیک تر که میدهم جان
از دیده مرو که می رود نور
ابیات کمال بیت نحل است
نوک قلمش چو نیش زنبور
هر کس که شفا ازین عسل یافت
هرگز نشود ز غصه رنجور
بر دیده نهند شاید این شعر
نظار گیان بیت معمور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق میپردازد. شاعر به وضوح میگوید که وقتی او را میبیند، همه چیز در دور و بر او زیبا میشود و حتی بهشت و حور هم بیمعنا میشوند. عشق و جذابیت معشوق بر دل شاعر اثری عمیق دارد و او را به تفکر وامیدارد. لبهای معشوق او را سرد کرده و این احساسات عمیق باعث میشود که به یاد چیزهای شگفتانگیز و دلپذیر بیفتد. چشمهای معشوق او را به شدت تشنه کرده و همواره در حال جذب اوست. شاعر از غمزهها و زیباییهای معشوق میگوید و آن را به گناهی نسبت میدهد که همواره برایش معذور است. در نهایت، شاعر با اشاراتی به شعر خود و تأثیر آن بر دیگران، زیبایی واقعی را در عشق و هنر میبیند.
هوش مصنوعی: با وجود چهره زیبای تو، بهشت و حوری چه معنا دارند؟ هر چیز زیبا از دور، در مقابل تو کمرنگ و بیارزش به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: به ما نگاهی کن که فقط بر توست، نه بر حور و فرشتهای که به آن توجه داریم.
هوش مصنوعی: لبهای تو بر دل من تأثیری مانند خنکای آب زلال و عطر کافور گذاشت.
هوش مصنوعی: چشم تو همیشه تشنه دیدن خون ماست و به همین خاطر مدام در حال انتظار و عطش است.
هوش مصنوعی: به خاطر نگاههای جذاب و دلربایت، من هیچ گناهی ندارم و همیشه در برابر عشق تو معذور و بخشوده هستم.
هوش مصنوعی: هر چه من بیشتر به تو نزدیک شوم، از دیدگانم دورتر میشوی و نور وجود تو کمرنگتر میشود.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به قدرت و دقت کلام شاعر دارد. شاعر با تشبیه قلمهاش به نیش زنبور، به تأثیرگذاری حرفهایش اشاره میکند. مانند نیش زنبور که به طرز دقیق و مؤثری عمل میکند، نوشتههای او نیز اثرگذار و با عمق هستند. کیفیت کارش به اندازهای بالا است که آثاری که از خود به جا میگذارد، به مثابه عسل شیرین و مفید است.
هوش مصنوعی: هر کس که از این عسل میوه شفا بگیرد، هرگز در غم و درد مبتلا نخواهد شد.
هوش مصنوعی: شاید این شعر را بر روی دیدهها بگذارند تا تماشاگران آن را ببینند و لذت ببرند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای یار سرود و آب انگور
نه یار منی به حق والطور
معزول شده است جان ز هرچه
داده است بر آنت دهر منشور
می گوی محال ز آنکه خفته
[...]
از خلد گرفت بوستان نور
پیرایه و جامه یافت از حور
جامه ز حریر و حُلّه دارد
سرمایه ز لعل و درّ منثور
بودند چهار مه درختان
[...]
ای قصر رسالت تو معمور
منشورِ رسالت از تو مشهور
خدّام ترا غلام گشته
کیخسرو کیقباد و فغفور
در جمله کائنات گویند
[...]
دراجهٔ مشتری بدان نور
از راه تو گفته چشم بد دور
نزدیک توام مرا مبین دور
پهلوی منی مباش مهجور
آن کس که بعید شد ز معمار
کی گردد کارهاش معمور
چشمی که ز چشم من طرب یافت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.