گلی چون سرو ما در هر چمن نیست
و گر باشد چنین نازک بدن نیست
به باریکی لبهاش ار سخن هست
در آن سوی میان باری سخن نیست
از آن حلوای لبها صوفیان را
بجز انگشت حسرت در دهن نیست
مرا بیمار پرسی آمد و گفت
بحمد الله که خونه زیستن نیست
نیاساید شهید عشق در خاک
گرش گردی ز کویت به کفن نیست
نشد دل جز میان بار و من گم
به او باشد بنین باری به من نیست
کمال آن مشک مو را نیک دریاب
کزین آهر به صحرای ختن نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و کمال یک فرد خاص و نادر است که مانند سروی در میان گلهاست. شاعر به لطافت و زیبایی چهره او اشاره میکند و میگوید اگرچه ممکن است دیگرانی نیز باشند، اما هیچکدام به این شدت زیبا و نازکبدن نیستند. همچنین به غم و حسرت عاشقانهاش اشاره میکند که حتی از بوسههای آن زیبایی نیز فقط حسرتی برای او باقی مانده است. شاعر از درد و جانکندن خود به عشق واقعی سخن میگوید و تأکید میکند که عشق واقعی در خاک نمیآید و وجودش فراتر از مادیات است. این شعر حسرت، زیبایی و عمق عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: هیچ گلی مثل سرو ما در هیچ چمنی وجود ندارد و اگر هم باشد، به نازکی و لطافت آن نیست.
هوش مصنوعی: اگر لبهای او درباره چیزی صحبت کنند، در آن سمت و سوی دیگر هیچ سخنی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: جز حسرت چیزی در دهن صوفیان نمیماند، زیرا آن حلوای شیرین لبها از دست رفته است.
هوش مصنوعی: مریضی به دیدن من آمد و گفت: الحمد لله که زندگی در خانه نیست.
هوش مصنوعی: شهید عشق هرگز در خاک آرام نمیگیرد، حتی اگر با جنازهاش از کوی تو بگذرد.
هوش مصنوعی: دل من جز در میان مشکلات گم شده و نمیدانم آیا او به من توجه دارد یا نه، چون هیچ باری بر دوش من نیست.
هوش مصنوعی: به زیبایی و ارزش واقعی موهای سیاه خود پی ببر، زیرا در دنیای بزرگتر، مانند صحرای ختن، همچنان چیزی بهتر از آن وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سخن کهز قول آن پیر کهن نیست
برِ پیران وبال است، آن سخن نیست
اساس هر دوعالم جز سخن نیست
که از کن هست گشت از لاتکن نیست
دل مجروح را پروای تن نیست
شهید عشق محتاج کفن نیست
به غیر عشق کاری نیست، ور هست
به غیر عشقبازی کار من نیست
چو رویت ماه گردون نباشد
[...]
حدیث او حدیث ما و من نیست
سخن کاینجا رسد دیگر سخن نیست
خوش آن صحبت که آنجا بار تن نیست
نگهبان را مجال دم زدن نیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.