شمارهٔ ۱۰۴۵
گر باد سوی خاک من آرد ز تو بویی
چون زلف توام جان دمد از هر سو مویی
شیرین زمانی نوه من دلشده فرهاد
در مراکز دیده روان ساخته ام سوی تو جوئی
گوی دل ما گو شکن آن زلف چو چوگان
من باز تراشم ز سر از بهر تو گویی
غیرت برم و باز کنم دیده خود را
از روی تو چون باز کنم دیده به روئی
در مجلس اهل نظر امروز زمستان
جز غمزه تو نیست دگر عربده جوئی
أی مست تو سلطانی و از لعل ترا
تاج گر بر سرت از باده نابست سبویی
بگذشت کمال از ارم و روضه فرودس
تا راه گذر بافت به خاک سر کوئی
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...