چشم شوخ و دل سنگین بر سیمین داری
خال مشکین رخ رنگین لب شیرین داری
تو چه دانی ز من و حال من ای شمع چگل
که چو من عاشق دل سوخته چندین داری
بی نیازی و نیازت بمن بیدله نیست
پادشاهی و فراغ از من مسکین داری
گفتة رسم وفا دارم و آئین جفا
آن نداری سر یک موی ولی این داری
ای صبا نکهت آن زلف مگر نشنیدی
که هوای چمن و برگ ریاحین داری
دعوی زنده دلی از تو تکونیست کمال
گر شب فرقت جانان بر بالین داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییهای معشوق میپردازد و احساسات عمیق عاشقانهاش را بیان میکند. او به چشمان زیبا و دل سنگین معشوق اشاره میکند و از اینکه معشوق هیچگونه توجهی به حال و احوال او ندارد، ناله میکند. شاعر همچنین به بینیازی و فاصله معشوق از خود اشاره دارد و به تضاد وفا و جفا در روابط اشاره میکند. به طور کلی، شعر بازتابی از عشق دردناک و ناکامیهای عاشقانه است.
هوش مصنوعی: چشمان بازیگوش و دل پر از سنگینی داری، بر روی چهرهات خال سیاهی هست و لبهایت هم رنگین و شیرین به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: تو چه میدانی که من چه حالتی دارم، ای شمع زیبا! که مانند من عاشق دلسوخته، خیلیها وجود دارند.
هوش مصنوعی: بیدلیل بودن تو نسبت به نیاز و بینیازی من، بیانگر این است که تو در مقام پادشاهی، از من که مسکین هستم، بینیازی و آزادی داری.
هوش مصنوعی: من وفا و忠誠 را میشناسم و میدانم که تو از جفا و خیانت بیزاری. تو حتی نمیتوانی به اندازه یک موی سر به کسی وفادار باشی، اما در دل این ماجرا یک حقیقت را داری.
هوش مصنوعی: ای وزنده، آیا بوی خوش آن زلف محبوب را حس نکردی؟ انگار که تو هم هوای چمن و بوی گلهای خوش را داری.
هوش مصنوعی: اگر در شب جدایی از محبوب به سر میبری، ادعای زنده دلی تو بیاعتبار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
می به جام ار چه زخون من مسکین داری
نوش بادت که شکرخنده شیرین داری
دو حیات است ز یک خنده تو عاشق را
زانکه در حقه یک خنده دو پروین داری
زان لب ساده گرم بوسه ببخشی، کم ازآنک
[...]
قد رعنا رخ زیبا لب شیرین داری
قصد غارتگری عقل و دل و دین داری
حسن صورت نشود جمع بلطف سیرت
نازنینا تو هم آن داری و هم این داری
جان من خسته بدان غمزه فتان کردی
[...]
این چه دامی است که از سنبل مشکین داری
که به هر حلقهٔ آن صد دل مسکین داری
همه را نیش محبت زدهای بر دل ریش
این چه نوشی است که در چشمهٔ نوشین داری
خون بها از تو همین بس که ز خون دل من
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.