چرا هر دم از پیش ما میگریزی
شهی از گدایان چرا میگریزی
به بخیلی مگر ای بخوبی توانگر
که از عاشق بینوا میگریزی
چرانی چرا از دعاگو گریزانت
بلانی بلا از دعا میگریزی
و آن تازه برگ گلی کز لطافت
از آسیب باد صبا میگریزی
اگر او میگریزد ز چشم ای خیالش
نو بگریز بینم کجا میگریزی
کمال ار به او میگریزی ز چشمش
از یک فتنه در صد بلا میگریزی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع فرار و دوری معشوق از عاشق اشاره دارد. شاعر از معشوق میپرسد که چرا از او و دیگران میگریزد، حتی از دعاگو و عاشقانی که فقط به محبت او دل بستهاند. او پرسشهایی را مطرح میکند که آیا معشوق به دلیل بخیلی یا ترس از آسیب میگریزد. در نهایت، شعر به عمق احساساتی اشاره دارد که ناشی از جدایی و فاصله است و نشان میدهد که این دوری عذابآور است.
هوش مصنوعی: چرا هر لحظه از نزد ما دور میشوی ای پادشاه، چرا از دستان گدایان فاصله میگیری؟
هوش مصنوعی: ای بخیل، مگر تو توانگر و خوب هستی که از عاشق بیچاره فرار میکنی؟
هوش مصنوعی: چرا از دعا کردن فرار میکنی، وقتی که خود را در درد و بلای زیادی میبینی؟
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر زیبایی از یک گل تازه و لطیف اشاره دارد که به دلیل حساسیتش از وزش ملایم باد صبا فرار میکند. گل با Fragility خود نمیتواند در برابر باد مقاومت کند و تمایل دارد از آسیبی که ممکن است به آن برسد، دور شود. به طور کلی، این تصویر نمادی از آسیبپذیری و ظرافت در طبیعت و زندگی است.
هوش مصنوعی: اگر او از نگاه من دور میشود، ای خیال او، بزن به در و ببینم که به کجا میروی.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از کمال و زیبایی او دوری کنی، باید بدان که با دوری از او، نه تنها از یک فتنه فرار کردهای، بلکه به صد درد و بلا گرفتار خواهی شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.