دل به رویت هوس صحبت جانی دارد
جان به فکر دهنت عیش نهانی دارد
دیده چون اشک اگر در طلبت بشتابد
بگذارش که به رویت نگرانی دارد
تا دلم مذهب خوبان سبک روح گرفت
تنم از صحبت جان نیز گرانی دارد
گر صفا می طلبی خوش سخنی ورز که شمع
روشنایی همه از چرب زبانی دارد
ای خیالی به حدیث لب او در سخنت
هست آبی که بدین گونه روانی دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جاذبههای شخصی کسی اشاره دارد که دل و جانش به صحبت با او اشتياق دارند. او بیان میکند که حتی اگر چشمش به یاد آن معشوق اشک بریزد، نباید نگران باشد، زیرا دلش در تلاش برای ارتباط با او است. شاعر همچنین به تأثیر عمیق سخنان و لبخند آن معشوق اشاره کرده و میگوید که سخن خوب و دلنشین، همچون شمعی است که نور و روشنایی میآورد. در کل، شعر غم و شوق عاشقانه را به تصویر میکشد و نشان میدهد که عشق و زیبایی چه تأثیری بر روح و جان انسان دارند.
هوش مصنوعی: دل به زیبایی تو علاقهمند است و آرزوی صحبت با تو را دارد، در حالی که جان به فکر سخنان توست و از لذتهای پنهانی بهرهبرداری میکند.
هوش مصنوعی: اگر چشمانت با اشک در جستجوی تو به حرکت درآمدند، بگذار اشکها بریزند، چون آنها نگرانیهای زیادی برای تو دارند.
هوش مصنوعی: وقتی دل من از گفتار خوبان احساس راحتی و سبکی میکند، بدنم نیز از صحبت با جان، سنگینی و فشار را احساس میکند.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال صفا و دلنشینی هستی، باید سخن شیرین و دلپذیری بگویی، چرا که زیبایی و روشنی کلام مانند روشنایی شمع، به توانایی و چرب زبانی بستگی دارد.
هوش مصنوعی: ای خیال، سخن تو مانند آبی است که به خوبی و زیبایی روان میشود، نتیجه حرف زدن اوست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن شکرخنده که پرنوش دهانی دارد
نه دل من که دل خلق جهانی دارد
به تماشای درخت چمنش حاجت نیست
هر که در خانه چنو سرو روانی دارد
کافران از بت بیجان چه تمتع دارند
[...]
اندرین شهر دلم سرو روانی دارد
که ز شکر سخن از پسته دهانی دارد
چون خرامد نکند هیچ نظر از چپ و راست
نیست آگه که بهر سو نگرانی دارد
گر بشب خواب کند زنده نباشد آن کس
[...]
گرچه سرو چمن از آب روانی دارد
نتوان پیش قدت گفت که جانی دارد
به لب تشنه نشان می دهد از آب حیات
خاک راهی که ز پای تو نشانی دارد
عاشق ار قد نو خوانده به گمان سرو بهشت
[...]
شاهد آن نیست که موییّ و میانی دارد
بندهٔ طلعتِ آن باش که آنی دارد
شیوهٔ حور و پری گرچه لطیف است ولی
خوبی آن است و لطافت که فُلانی دارد
چشمهٔ چشمِ مرا ای گلِ خندان دریاب
[...]
آن که از مشک به رخساره نشانی دارد
قامتی دلکش و باریک میانی دارد
چشم و ابروی تو و غمزه خونریز به هم
ترک مستی است به خود تیر و کمانی دارد
سر به گوش تو اگر زلف در آورد مرنج
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.