هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر به عدم تمایل خود به پیروی از بتپرستان و اشتیاقش به آزادی در زندگی اشاره میکند. او همچنین به سخن خیام اشاره میکند که میگوید کسی که به دوزخ میرود، ممکن است بهشت را از دست بدهد و برعکس. این عبارات نشاندهنده تقلای انسانها برای رهایی از قید و بندهای اجتماعی و مذهبی است.
حمید در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۱۵ نوشته:
کاشی ها رنگ برنگ جفت همند بی تکلف همه دل تنگ همند هر کدام نعره کشان دم بزنند هر کدام نقش مکمل به نقش دگرند هر انسانی خودش بهشت و جهنم برای خودش درست میکنه. تصور کن ادمی رو که بد نبینه بدی نکنه وتمام وجودش شور و عشقه .عاشق وجود خودش و دیگران و از سر تا به پا امید به زندگی؟ اگه به جای خود خواهی عاشق خودمون باشیم همیشه تو بهشتیم .چه فرقی میکنه چی مال کیه ما چی از اون میفهمیم؟ این مهمه
داود در ۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۲۴ نوشته:
سلام بنده تحصیلات و مطالعلتم در زمینه شعر نیست. اما فکر میکنم بیت دوم به صورت زیر صحیح باشد: خیام! که گفت دوزخی خواهد بود؟ که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت؟
بهرام مشهور در ۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۴۰ نوشته:
تا آنجایی که در کتابها خوانده و یادم هست ، صورت درست رباعی اینگونه است : تا چند زنم بروی دریاها خشت بیزار شدم ز بتپرستان و کنشت خیام !که گفت دوزخی خواهد بود ؟ که رفت بدوزخ و که آمد ز بهشت
Khayyamist در ۵ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۰۰ نوشته:
در بیت اول خیام مظورش تنها بت پرستانی که چوب و سنگ می پرستند نیست، بلکه افرادی را می گوید که از خدا برای خود بت ساخته اند و با توصیفات و تصاویری که از خدا و بهشت و جهنم و... برای خود می سازند در واقع بر روی دریاها خشت می چینند.
ساکت در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۱۸ نوشته:
آنچه به تردید ما در انتساب این رباعی به خیام دامن میزند مضامین سطحی به کار رفته در مصرعهای آن است که با هیچ یک از مختصات رباعیات اصیل خیام از جمله حیرت و پرسش از آغاز و انجام جهان یا شادی طلبی و اغتنام فرصت ارتباط ندارد و جز تضرع و زاری و سرزنش و تشبیه مسلمانان به بت پرست در بیت اول و انکار دوزخ و بهشت تنها به این دلیل که کسی به آنجا نرفته یا از آنجا بازنگشته است در بیت دوم، حرف و حکمت نو و عمیقی در این رباعی دیده نمیشود. ضمن این که کنشت در اصل محل عبادت یهودیان و نه بت پرستان است، هر چند که گاهی مترادف با دیر و صومعه نیز به کار برده شده است.
جمشید در ۵ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۰۵ نوشته:
تا چند زنم به روی دریاها خشت : منظور کار بیهوده کردن است که با توجه به ادامه ی شعر مشخص می شود که شاعر از برخی کارهای باطل در تفکرات دینی انتقاد کرده است. بیزار شدم ز بت پرستان کنشت: در اینجا شاعر از ظاهر پرستان دینی - که با مطالعه ی سایر اشعار این شاعر ، به مخالفت ایشان با بزرگ منسبان ظاهر گرای ادیان می توان پی برد - بیزاری جسته است . خیام که گفت دوزخی خواهد بود در این مصرع جایگاه " علامت گذاری دستوری" گذاری بسیار حائز اهمیت است : 1- خیام که گفت دوزخی خواهد بود . یعنی : خیام خودش را دوزخی می داند 2- خیام ! که گفت دوزخی خواهد بود ؟ اگر " که " در این مصرع به " چه کسی " تعبیر شود ، گویی شاعر تفکرات خیام را قبول دارد و در مقام دفاع برآمده و کسانی را که خیام را دوزخی دانسته اند مورد عتاب قرار می دهد. 3- خیام ! که گفت : دوزخی خواهد بود ؟ معنی می شود که شاعر از خیام می پرسد - پرسش و پاسخ درونی - چه کسی گفته است که دوزخی هم هست و وجود بهشت و دوزخ را - آنچنان که در مصرع آخر به صراحت می گوید - نفی می کند
امیرالملک در ۴ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۵۸ نوشته:
با ساکت در حاشیهی این رباعی متفقم. هر یاوهگوی خرد اندیشه و کجفهم بیچارهای که بوده نمیدانم چه بهرهای از سر خصم خیام داشته و چه بسا ریاعیات دیگری هم در پوستین خیام انداخته. بگذریم.بت پرستی خشت بر دریا زدن نیست، خشت در لاهوت زدن است. خیام بت پرست است و نه بیزار از بت. بت پرست نه در کنشت است و بلکه در بتکده و خرابات است. خیامی که جام و بت و بربط را در مقابل بهشت داده. بت پرستی را خشت بر آب نداند. چه پوچی و وهمی ریزد از صورت بیمعنای بیت دوم. اگر خیام صورتگر معنی است معنایی در پس این انکار بی غرض نیست. انکار دوزخ و بهشت به سبب بی شاهدی. خط کش که صورت دروغ است این رباعی نه صورت معنی.
مظفر طاهری در ۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۰۳ نوشته:
در تاریخ می بینیم که به بزرگان و آزاداندیش های ما معمولا انگ کافری زده اند و مردم نادان را علیه آنها تحریک نموده اند چه بسا خیام نیز از این آزارها به ستوه آمده باشد و نالیده باشد که: -تا کی برای نادانها توجیه و دلیل بیاورم و کار بیهوده کنم(خشت زدن بر آب) -از ریاکاران بیزار شدم چون ریشه دشمنی آنها حسادت است و بهتان می زنند و تکفیر میکنند( بت پرست کنشت کنایه از ریاکار زیرا در کنشت آتش مقدس است نه بت). -کسانی مدعی هستند خیام کافر و جهنمی است. چه کسی از دوزخ یا بهشت آمده که این ادعا را ثابت کند؟
علی اکبر رستگار در ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۰۳ نوشته:
شیوه بحث و جدل معمول با آیات منطقی و روشنگر قرآن کریم، این گونه است که سخن باطلی را آب و رنگ داده و جلوه می دهند و با آن آیات الهی و بهشت که بشارتش در قرآن آمده و جهنمی که از آن ترسانده را مسخره می کنند مثلاً سخن باطلی چون "مگر کسی از بهشت و جهنم برگشته که خبرش را برایتان بیاورد" را به شعر درآورده و درست و یا نادرست آن را به خیام رحمة الله علیه هم نسبت می دهند تا موجه تر جلوه کند(تعداد اشعاری که به او نسبت می دهند از 80 تا 1200 رباعی متغیر است بنابراین در مورد هیچکدام نمی توان به یقین گفت که از خیام است)، اما برای نقض این استدلال کافیست توجه کنید که همین متنی که در حال خواندن آن هستید از طریق اینترنت در اختیار شما قرار گرفته که توسط امواج الکترومغناطیسی منتقل می شود که قابل دیدن نیستند پس ندیدن چیزی دلیل نبودنش نیست غیر از اینکه سخنی که بر خلاف قرآن کریم است قابل اعتنا نیست حتی اگر به معصومین علیهم السلام نسبت داده شود
برای مطالعه چهار دلیل برای اثبات این که قرآن کریم سخن پروردگار و معجزه است همچنین مقایسه بین نسخه 1440 سال پیش و امروزی قرآن کریم، روی این لینک کلیک کنید
خیام وسعت جهل و نادانیِ افرادِ متعصب و متحجر رو به بزرگی دریا تشبیه کرده است! و هر کدام از این افراد را به دریایی جداگانه! برای همین خود را در برابر دریاهایی از نادانی می بیند که بحث و جدل با آنها همچون ساختن بر روی آب بی فایده می باشد!
بی زار شدم زِ بت پرستانِ کِنشت:
افرادی که بدون بینش و بصیرت خدا را می پرستند با بت پرستان هیچ تفاوتی ندارد, انسان با خدا پرستی باید به سوی آگاهی و دانش حرکت کند نه اینکه روز به روز متعصب تر و نفهم تر شده که باعث بیزاری خردمندانی نظیر خیام شود.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر به عدم تمایل خود به پیروی از بتپرستان و اشتیاقش به آزادی در زندگی اشاره میکند. او همچنین به سخن خیام اشاره میکند که میگوید کسی که به دوزخ میرود، ممکن است بهشت را از دست بدهد و برعکس. این عبارات نشاندهنده تقلای انسانها برای رهایی از قید و بندهای اجتماعی و مذهبی است.
هوش مصنوعی: چند وقت دیگر میخواهم به بیهوده خودم را مشغول ساختن با کارهای بی ثمر کنم؛ دیگر از بتپرستها و مکانهای عبادت آنها دلزده شدهام.
هوش مصنوعی: کی فکر کرده که چه کسی دوزخی خواهد شد؟ چه کسی به دوزخ رفته و چه کسی به بهشت برگشته است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
سیمابی شد هوا و زنگاری دشت
ای دوست بیا و بگذر از هرچه گذشت
گر میل وفا داری اینک دل و جان
ور رای جفا داری اینک سر و تشت
بالات بود بسان سروان بهشت
با خال تو خال حور فردوسی زشت
رضوان که همی عنبر زلف تو سرشت
یک نقطه همی چکید و بستوده بهشت
آن شیر که او به صید جز شیر نکشت
گشت از پس آن خوابگهش چون خرخشت
مسعود ملک نخست یک زخم درشت
زد بر مغزش چنانکه بگذشت از پشت
چون چرخ به کام یک خردمند نگشت
خواهی تو فلک هفت شمر، خواهی هشت
چون باید مرد و آرزوها همه هشت
چه مور خورَد به گور و چه گرگ به دشت!
در راه نسا ای ملک پاک سرشت
جز سنگ ندیدم به دل سبزه و کشت
دوزخ درهای گذاشتم ناخوش و زشت
چون پیش تو آمدم رسیدم به بهشت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.