گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رباعی شمارهٔ ۱۶۲ به خوانش داوود ملک زاده
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
خواجه عبدالله انصاری

معبود خودی وعابد خویشتنی

زیرا که برای خود کنی هر چه کنی

خیام

ای دوست! حقیقت شنو از من سخنی

با بادۀ لعل کوش، با سیمْ تنی

کآن کس که جهان کرد، فراغت دارد

از سبلتِ چون تویی و ریش چو منی

عمعق بخاری

ای چنگ، سرافگنده چو هر ممتحنی

در پای کشان زلف چو محبوب منی

گر حلق تراست خشک، پس در چه فنی؟

هم خشک زبانی تو و هم تر سخنی

سنایی

یک روز نباشد که تو با کبر و منی

صد تیغ جفا بر من مسکین نزنی

آن روز که کم باشد آن ممتحنی

از کوه پلنگ آری و در من فگنی

میبدی

معبود خودی و عابد خویشتنی

زیرا که برای خود کنی هر چه کنی‌

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه