زهی ز چرخ برین برده در بلندی آب
نشانده رفعت تو باد بادگیر سحاب
بیاد باده گساران مجلست خورشید
ببزمگاه افق نوش کرده جام شراب
ز شوق پرده سرایان ساحتت ناهید
به پرده های فلک در فکنده بانگ رباب
مقیم بر در و دیوار عیش خانه ی تو
همای سدّره نشیمن نشسته همچو ذباب
ز جرعه ی طرب انگیز می پرستانت
مدام خسرو انجم فتاده مست و خراب
بود طیور ترا گلشن بقا بستان
سزد و حوش ترا سبزه زار گردون غاب
زحل ز بهر بنایت چو هندوی طیان
بدلو ریخته بر گل ز بحر اخضر آب
خرد بمعتکفان درت بعهد وزیر
خطاب کرده که طوبی لهم و حسن مآب
نهال روضه ی دولت که چرخ دولابی
بود بگلشن او سر فکنده چون دولاب
سپهر اختر اقبال شمس دولت و دین
که ماه را رسد از آفتاب رایش تاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو سیر گشت سر نرگس غنوده ز خواب
گل کبود فرو خفت زیر پرده آب
چو سرخ گل بسر اندر کشید سبز ردا
نمود باغ بدان شمعهای خویش اعجاب
ز لاله باغ پر از شمع بر فروخته بود
[...]
بفرخی و سعادت بخواه جام شراب
که باز باغ برید از پرند سبز ثیاب
ز رنگ میغ و ز برگ شکوفه پنداری
زمین حواصل پوشید و آسمان سنجاب
بشاخ سوسن نازک قریب شد قمری
[...]
شده است بلبل داود و شاخ گل محراب
فکنده فاخته بر رود و ساخته مضراب؟
یکی سرود سراینده از ستاک سمن
یکی زبور روایت کننده از محراب
نگر که پردر گردید آبگیر بدانکه
[...]
گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه لبلاب
مرا ازین تن رنجور و دیده بی خواب
جهان چو پر غرابست و دل چو پر ذباب
ز بهر تیرگی شب مرا رفیق چراغ
ز بهر روشنی دل مرا ندیم کتاب
رخم چو روی سطرلاب زرد و پوست بر او
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.