مگر بدیده مجنون نظر کنی ورنی
چگونه در نظر آید جمال طلعت لیلی
حدیث حسنت و ادراک هر کسی بحقیقت
جمال یوسف مصریست پیش دیده ی اعمی
مقیم طور محبّت ز شوق باز نداند
شعاع آتش مهر از فروغ نور تجلی
کمال معجزه ی حسن بین که غایت سحرست
شکنج زلف چو ثعبان نهاده بر کف موسی
حکایتیست ز حسنت جمال لعبت چینی
نمونه ئیست ز نقشت نگار خانه ی مانی
رخ منوّر و خال سیاهت آتش و هندو
خط معنبر و زلف کژت زمرّد و افعی
کجا بصورت و معنی بچشم عقل در آئی
که هست حسن و جمالت ورای صورت و معنی
چو حسن منظر و بالای دلفریب تو بینند
که التفات نماید بحور و جنّت و طوبی
بجام باده صافی بشوی جامه ی صوفی
چرا که باده نشاند غبار توبه و تقوی
چو چشم مست تو فتوی دهد که باده حلالست
بریز خون صراحی چه حاجتست بفتوی
بیاد لعل تو خواجو چو در محاوره آید
کند بمنطق شیرین بیان معجز عیسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ایا خلاصه خوبان کراست درهمه دنیی
چنین تنی همگی جان وصورتی همه معنی
غم تو دنیی ودینست نزد عاشق صادق
که دل فروز چو دینی ودل ربای چو دنیی
برآستان تو بودن مراست مجلس عالی
[...]
بچشم جان چو چراغی که در میان ز جاجی
ز عشق آب حیاتی ز عقل ملح اجاجی
درین مرقع اگر چون کلاه صاحب ترکی
ز قالب ارچه شوی دور بر سر همه تاجی
اگر به شیوه منصور دم زنی ز اناالحق
[...]
اگر جمال تو نبود فروغ جنت اعلی
درخت نار برآید به زیر سایهٔ طوبی
نیاورد دل هر کس مجال پرتو رویت
که ذره ذره کند کوه را شعاع تجلی
مشاهدات جمالت به چشم عقل نگنجد
[...]
امید خواجگیم بود، بندگی تو جستم
هوای سلطنتم بود، خدمت تو گزیدم
ترکت للناس دنیاهم و دینهم
شغلا بذکرک یا دینی و دنیای
بسی عجب نبود گر قرار هست و شکیب
که از دیار حبیبت نیامده است پیامی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.