گلزار جنتست رخ حور پیکرش
و آرامگاه روح لب روح پرورش
سرو سهی که در چمن آزادیش کنند
آزاد کرده ی قد همچون صنوبرش
باد بهار نکهتی از شاخ سنبلش
و آب حیات قطره ئی از حوض کوثرش
شکّر حکایتی ز دو لعل شکر وشش
عنبر شمامه ئی ز دو زلف معنبرش
تاراج گشته صبر ز جادوی دلکشش
زنّار بسته عقل ز هندوی کافرش
خطی ز مشک سوده در اثبات دلبری
وجهی نوشته بر ورق روی چون خورش
یانی مگر که خازن سلطان نیکوئی
قفلی زمرّدین زده بر درج گوهرش
زانرو که زلف سرزده سر بر خطش نهاد
معلوم می شود که چه سوداست در سرش
گر خون چکد ز گفته ی خواجو عجب مدار
کز درد عشق غرقه ی خونست دفترش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیف زیبایی و جاذبههای یک معشوق است. شاعر معشوق را به گلزار جنت تشبیه میکند و به ویژگیهای او از جمله زیبایی چهره، آرامش بخش بودن، و آزادگی مانند سرو اشاره میکند. او همچنین از عطر بهار و زندگیبخشی او سخن میگوید. شعر به عشق و تاثیرات آن بر دل و عقل نیز میپردازد و بیان میکند که این عشق در دل شاعر تاثیر عمیقی گذاشته و حتی او را دچار درد و رنج کرده است. در نهایت، شاعر به زیبایی کلام خود تاکید میکند و نشان میدهد که عشق چه تاثیری بر زندگیاش داشته است.
هوش مصنوعی: چهرهی زیبا و دلانگیز او مانند گلزار بهشتی است و روحش مانند آرامگاهی است برای پرورش عشق و احساسات.
هوش مصنوعی: سروی بلند و زیبایی که در چمن رهایش کنند، به قد و قامتش مانند صنوبر میرسد.
هوش مصنوعی: نسیم بهاری عطر دلنوازی از گلهای سنبلش میآورد و آب حیات مانند قطرهای از حوض کوثرش را به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و خوشبوئی محبوبی میپردازد. شاعر با اشاره به شکر و عطر خوشبو، شکوفایی و جذابیت چهره و موی او را به تصویر میکشد. لعلها به زیبایی و درخشش دلالت دارد و زلفها نماد عشق و جذابیت هستند. شاعر از ترکیب این عناصر برای بیان احساسات عمیق خود نسبت به محبوب استفاده کرده است.
هوش مصنوعی: صبر انسان به خاطر جذبه و魅魅ی که وجود محبوب دارد، نابود شده است، و عقل او به مانند زنجیری به دست این شخص کافر و بیدین گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: نوشتهای زیبا و دلربا بر روی صفحهای به رنگ چهرهای که مانند خورشید میدرخشد، با عطری از مشک به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: شاید آن شخص، نگهبان گنجینه خوبیها باشد که قفلی از سنگ زمرّد بر روی جواهراتش زده است.
هوش مصنوعی: به این خاطر که زلفی که به طور ناگهانی به سمت او آمده، بر روی چهرهاش افتاده، معلوم میشود که در ذهنش چه تدبیری وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر از نوشتههای خواجو خون ببارد، شگفت زده نشو، زیرا دفترش به خاطر درد عشق پر از خون است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تسبیح او کنند ملایک ز ساق عرش
کو برکشید عرش و هم او گسترید فرش
تر دامنی که ننگ وجودست گوهرش
دریا نشسته خشک لب از دامن ترش
طفل سخن به شیر سگ آلود از آنگهی
کاین شوخ گربه چشم گرفتست در برش
سرگشته شد چو زیبق ناکشته کز تری
[...]
صبح حمایل فلکت آهیخت خنجرش
کآمیخت کوه ادیم شد از خنجر زرش
هر پاسبان که طرهٔ بام زمانه داشت
چون طره سر بریده شد از زخم خنجرش
صبح از صفت چویوسف و مه نیمهٔ ترنج
[...]
هر دم که در صفای رخ یار بنگرد
گردد همه جهان بحقیقت مصورش
چون باز در فضای دل خود نظر کند
بیند چو آفتاب، رخ خوب دلبرش
پروردگار خلق خدایی به کس نداد
تا همچو کعبه روی بمالند بر درش
از مال و دستگاه خداوند قدر و جاه
چون راحتی به کس نرسد خاک بر سرش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.