شمارهٔ ۱۱۷ - این قصیدهٔ را مذکورة الاسحار خوانند و در کعبهٔ معظمه انشاد کرده و در وصف مناسک حج و تخلص به مدح ملک الوزرا جمال الدین اصفهانی نموده که تعمیر حرم کرده بود و خواص مکه این قصیدهٔ را به زر نوشتند
صبح حمایل فلکت آهیخت خنجرش
کآمیخت کوه ادیم شد از خنجر زرش
هر پاسبان که طرهٔ بام زمانه داشت
چون طره سر بریده شد از زخم خنجرش
صبح از صفت چویوسف و مه نیمهٔ ترنج
بکران چرخ دست بریده برابرش
شب گیسوان گشاده چو جادو زنی به شکل
بسته زبان ز دود گلو گاه مجمرش
گفتی که نعل بود در آتش نهاده ماه
مشهود شد چو شد زن دود افکن از برش
شب را نهند حامله خاور چراست زرد
کبستنی دلیل کند روی اصفرش
شب عقد عنبرینهٔ گردون فرو گسست
تا دست صبح غالیه سازد ز عنبرش
آنک عروس روز، پس حجله معتکف
گردون نثار ساخته صد تخت گوهرش
ز آن پیش کاین عروس برهنه علم شود
کوس از پی زفاف شد آنک نواگرش
گوئی که مرغ صبح زر و زیورش بخورد
کز حلق مرغ میشنوم بانگ زیورش
مانا که محرم عرفات است آفتاب
کاحرام را برهنه سر آید ز خاورش
هر سال محرمانه ردا گیرد آفتاب
وز طیلسان مشتری آرند میزرش
بل قرص آفتاب به صابون زند مسیح
کاحرام را ازار سپید است در خورش
بینی که موقف عرفات آمده مسیح
از آفتاب جامهٔ احرام در برش
پس گشته صد هزار زبان آفتابوار
تا نسخهٔ مناسک حج گردد از برش
نشکفت اگر مسیح درآید ز آسمان
آرد طواف کعبه و گردد مجاورش
کامروز حلقهٔ در کعبه است آسمان
حلقه زنان خانهٔ معمور چاکرش
بل حارسی است بام و در کعبه را مسیح
زان است فوق طارم پیروزه منظرش
چوبک زند مسیح مگر زآن نگاشتند
با صورت صلیب برایوان قیصرش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیف صبح و شب به صورت نمادین است و با تصاویری غنی از طبیعت و اشیاء مختلف، تضاد میان روشنایی روز و تاریکی شب را به تصویر میکشد. صبح با خنجرش کوهها را میخراشد و زیباییاش همچون طلا میدرخشد. شب نیز با گیسوان گشاده و جادوئی خود، زبانها را به سکوت میکشاند. در ادامه، روز به عروسی تشبیه میشود که در تختی از جواهرات نشسته و آماده جشن است. آفتاب به عنوان نماد قدرت و زیبایی توصیف شده است و به حج و معنای عرفانی آن اشاره میکند. در نهایت، با تصاویری از مسیح و رابطهاش با کعبه، به مفاهیم مذهبی و نمادهای گرفتن سنتها پرداخته میشود. شعر به زیبایی، تداخل میان عالم معنوی و دنیای مادی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: صبح با نور خود مانند حمایلی به جهان میتابد و خنجرش، که نماد قدرت و قهرمانی است، کوهها را نیز تحت تاثیر قرار میدهد و رنگین میکند. نور صبح بر همهچیز به طرز زیبایی تأثیر میگذارد و طبیعت را زینت میدهد.
هوش مصنوعی: هر نگهبان و حافظی که از زیبایی و جلوهگری زمانه مراقبت میکرد، بهمانند مویی که از سر بریده میشود، در اثر زخم خنجرش آسیب دید و از بین رفت.
هوش مصنوعی: صبح به زیبایی یوسف و ماهی که در میوهٔ ترنج میدرخشد، بر آسمان بیکران میتابد.
هوش مصنوعی: در دل شب، وقتی موهایش را باز کرده، به زیبایی جادوگری میماند. زبانش در برخی لحظات به سختی باز میشود و گویی در میان دودی که از گلویش برمیخیزد، با حرارتی خاص بیان میشود.
هوش مصنوعی: گفتی که نعل در آتش قرار داده شده است، ماه بهوضوح دیده شد و وقتی زن از بالای آن نعل دود بلند کرد.
هوش مصنوعی: در شب، حاملهگی خاور (شرق) نشان از امید و نویدواری دارد، چرا که رنگ زرد و کبستنی میتواند نشانهای بر تغییر و تحول باشد و چهرهای زرد را نمایان کند.
هوش مصنوعی: در شب عروسی و جشن بزرگ آسمان به هم ریخت و تاریکی را شکست تا صبح بتواند عطر خوشبوی عنبر را از این شب زیبا منتشر کند.
هوش مصنوعی: آنجا عروس روز فرا رسیده است و بر دامان آن، آسمان با تقدیم کردن صد تخت گرانقیمت، مانند جواهرات، تزیین شده است.
هوش مصنوعی: قبل از آنکه این عروس زیبا و برهنه به نمایش درآید، صدای شیپور عروسی به گوش رسید و نوای عروسی آغاز شد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که صدای زیبای یک مرغ صبحگاهی را میشنوم که با زرق و برق خود درخشندگی را به دیگری منتقل میکند. این صدا به گونهای است که گویی رنگ و جلوهای از زیور آن مرغ را در حلق دیگر مرغ میشنوم.
هوش مصنوعی: نور خورشید در عرفات باقی است و در این مکان مقدس، خورشید به طور عریان و بدون حجاب از سمت شرق طلوع میکند.
هوش مصنوعی: هر سال به طور مخفی، خورشید لباس خاصی به تن میکند و با زیباییهای خود به زمین ناز میزند.
هوش مصنوعی: برخی نور خورشید را به صابونی تشبیه کردهاند که مسیح را در تحولی تازه نمایان میکند و نشاندهنده پیروزی یا پاکی است. در اینجا، به برتری و تأثیر این نور بر تاریکی و ناپاکیها اشاره دارد.
هوش مصنوعی: در اینجا به انسانی اشاره میشود که در روز عرفه به صحنهای خاص و مقدس رسیده است، همانند مسیح که از آسمان نازل شده و لباس احرام به تن دارد. این تصویر نمادین به معنای رسیدن به حالت خلوص و آمادگی برای قربانی و عبادت است.
هوش مصنوعی: بهطور کلی میتوان گفت که این بیت به نقش پررنگ و تأثیرگذار زبانها در بیان و انتقال معانی اشاره دارد، بهخصوص در زمینه مناسک حج که از طریق هزاران زبان به شیوایی تفسیر و بیان شده است. در واقع، این بیان به اهمیت تنوع زبانی و فرهنگی در فهم امور مذهبی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: اگر مسیح از آسمان بیاید و به دور کعبه طواف کند، اما نتواند شکوفا شود و به حقیقت بپیوندد، ارزشی ندارد.
هوش مصنوعی: امروز، حلقهٔ در کعبه بر گردن آسمان قرار دارد، همانطور که آسمان گرداگرد خانهٔ پر برکت میچرخد، خدمتکار آن را میپرستد.
هوش مصنوعی: در کعبه، ورودی و خروجی خاصی وجود دارد و این مکان مقدس به قدری زیبا و باعظمت است که میتوان آن را با یک معجزه مقایسه کرد. تصویر این مکان، در اوج شکوه و عظمت خود، همچون نمایی از زیبایی است که مسیح به آن تقدیم کرده است.
هوش مصنوعی: شاید مسیح به دلیل آنکه با چوبی در دستش یادآور صلیب است، به دنیای قدرت و سلطنت قیصر بپردازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تسبیح او کنند ملایک ز ساق عرش
کو برکشید عرش و هم او گسترید فرش
تر دامنی که ننگ وجودست گوهرش
دریا نشسته خشک لب از دامن ترش
طفل سخن به شیر سگ آلود از آنگهی
کاین شوخ گربه چشم گرفتست در برش
سرگشته شد چو زیبق ناکشته کز تری
[...]
سر حد بادیه است روان پاش بر سرش
جان را حنوط کن ز سموم معطرش
گوگرد سرخ و مشک سیه خاک و باد اوست
باد بهشت زاده ز خاک مطهرش
ناف زمی است کعبه مگر ناف مشک شد
[...]
هر دم که در صفای رخ یار بنگرد
گردد همه جهان بحقیقت مصورش
چون باز در فضای دل خود نظر کند
بیند چو آفتاب، رخ خوب دلبرش
پروردگار خلق خدایی به کس نداد
تا همچو کعبه روی بمالند بر درش
از مال و دستگاه خداوند قدر و جاه
چون راحتی به کس نرسد خاک بر سرش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.