ای روضه ی رضوان ز سر کوی تو بابی
وی چشمه ی کوثر ز لب لعل تو آبی
شبهاست که از حسرت روی تو نیاید
در دیده ی بیدار من دلشده خوابی
مرغ دلم افتاد بدام سر زلفت
مانند تذروی که بود صید عقابی
مردم همه گویند که خورشید برآمد
گر برفکنی در شب تاریک نقابی
گر کارم از آن سرو خرامنده کنی راست
دریاب که بالاتر از این نیست ثوابی
هر روز کشی بر من دلسوخته کینی
هر لحظه کنی با من بیچاره عتابی
در میکده گردیده مرا دست نگیرد
کس نشنود از همنفسان بوی کبابی
برخوان غمت تا نزنم آه جگر سوز
بر کف ننهد هیچکسم جام شرابی
هم مردم چشمست که از روی ترّحم
بر رخ زندم دمبدم از دیده گلابی
در نرگس عاشق کش میگون نظری کن
تا بنگری از هر طرفی مست و خرابی
فریاد که آن ماه مغنی دل خواجو
از چنگ برون برد بآواز ربابی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و دلدادگی شاعر به محبوبش پرداخته است. شاعر با استفاده از تصاویری زیبا، به حسرت و اندوه خود به خاطر نبود محبوب اشاره میکند و از زیباییهای او میگوید. او به زلف محبوب مانند دام عقابی شبیه میتواند و هر لحظه که محبوب به او بیاعتنایی میکند، دل او را میآزارد. شاعر همچنین از حسرت و درد ناشی از عشق مینالد و درخواست میکند که محبوبش به او نظری کند. در نهایت، او به حالت مستی و خرابی خود از عشق اشاره میکند و خواهان توجه و محبت بیشتری از سوی معشوق است.
هوش مصنوعی: ای بهشت زیبای بهشت از کوی تو گشوده است و چشمهی کوثر از لب زیبای تو سرازیر میشود.
هوش مصنوعی: در شبها، چشمان بیدار من به خاطر آرزوی دیدن چهرهات خواب را به خود راه نمیدهد.
هوش مصنوعی: دل من مانند پرندهای است که به دام موهای تو افتاده است، مانند تذرو (پرندهای کوچک) که در دام عقابی گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: همه مردم میگویند که خورشید طلوع کرده است، اگر تو در شب تاریک، نقاب (پوششی) برداری و برفکنی.
هوش مصنوعی: اگر تو با ناز و زیبایی خود مرا مجذوب کنی، بدان که این کار، پاداشی فراتر از این ندارد.
هوش مصنوعی: هر روز تو بر من که دلم از عشق سوخته، کینه میورزی و هر لحظه هم با من که بیچارهام، سخنان تند و سرزنشآمیز میگویی.
هوش مصنوعی: در محل میخواری، هیچکس به من کمک نمیکند و از همسخنانم نیز بوی کباب به مشام نمیرسد.
هوش مصنوعی: بیا برای غمت بخوانم، تا وقتی که آهی جانسوز از دلم نکشم، هیچکس جام شرابی به زمین نمیگذارد.
هوش مصنوعی: بیت به این معناست که مردم به خاطر دلسوزی و رحم، بر چهرهام مینگرند و من هم مدام اشک میریزم که به گلابی تشبیه شده است. به نوعی احساسات عمیق و درد درونی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: به زیبایی های عاطفی و جذابیت های عشق نگاه کن، تا ببینی که چگونه از هر طرف احساس سرخوشی و نابودی وجود دارد.
هوش مصنوعی: آه که آن ماه خوشصدا، دل خواجو را با نغمهای از رباب از چنگ خودش آزاد کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ماه اگر باز بر این شکل بتابی
ما را و جهان را تو در این خانه نیابی
چون کوه احد آب شد از شرم عقیقت
چه نادره گر آب شود مردم آبی
از عقل دو صدپر دو سه پر بیش نماندهست
[...]
ای حسن خط از دفتر اخلاق تو بابی
شیرینی از اوصاف تو حرفی ز کتابی
از بوی تو در تاب شود آهوی مشکین
گر باز کنند از شکن زلف تو تابی
بر دیده صاحب نظران خواب ببستی
[...]
در خیل تو گشتیم، بسی از همه بابی
کردیم سوال و نشنیدیم جوابی
خوردیم بسی خون و ندیدیم کسی را
جز دیده که ما را مددی کرد به آبی
من نگذرم از خاک درت خاک من اینجاست
[...]
عالم چو سراب است، طلب کن تو سر آبی
می نوش که خوشتر ز سراب است شرابی
هست از قلم صنع خدا بهر تأمل
خط بر خد ساقی به سوی بنده کتابی
از چنگ مده هشت بهشتی که نهفته
[...]
ای بر سمن از سنبل تر بسته نقابی
در گردن جان هر خم زلف تو طنابی
تو تاب نظر ناری و من طاقت دیدار
ای کاش ببندی به رخ خویش نقابی
ای از پس عمری بر ما آمده تا چند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.