کشتی ما کو که ما زورق در آب افکنده ایم
در خرابات مغان خون را خراب افکنده ایم
جام می را مطلع خورشید تابان کرده ایم
وز حرارت تاب دل در آفتاب افکنده ایم
با جوانان بر در میخانه مست افتاده ایم
وز فغان پیر مغان را در عذاب افکنده ایم
شاهد میخوارگان گو روی بنمای از نقاب
کاین زمان از روی کار خود نقاب افکنده ایم
محتسب است فضیحت بر سر ما گومران
گر برندی در جهان خر در خلاب افکنده ایم
آبروی ساغر از چشم قدح پیمای ماست
گر ببی آبی سپر بر روی آب افکنده ایم
ما که از جام محبت نیمه مست افتاده ایم
کی بهوش آئیم کافیون در شراب افکنده ایم
گوشه ی دل کرده ایم از بهر میخواران کباب
لیکن از سوز دل آتش در کباب افکنده ایم
غم مخور خواجو که از غم خوابرا بینی بخواب
زانک ما چشم امید از خورد و خواب افکنده ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیف حال و هوای شاعر در میخانه و تاثیرات نوشیدن شراب است. شاعر از کشتی و زورق خود سخن میگوید که به معنای زندگی و سفر است. او به حالت نشئگی و مستی اشاره میکند و از جوانان و پیران میخانه یاد میکند. در اینجا، شاعر از زیبایی و جذابیت شراب و میخوارگی سخن میگوید و همچنین از مشکلاتی که ممکن است به خاطر این رفتارها برای او و دوستانش پیش بیاید، سخن میگوید. او به نوعی نشان میدهد که در زندگی خود از غم و غصهها فاصله گرفته و به لذتها و خوشیهای دنیوی پرداخته است. در نهایت، شاعر به خود و دیگر میخوارگان پیشنهاد میکند که غم نخورند، زیرا بر امید و شادی تمرکز کردهاند.
هوش مصنوعی: کشتی ما کجاست که ما قایقمان را در آب رها کردهایم، در خرابات میخانه، خون را به نابودی سپردهایم.
هوش مصنوعی: ما با نوشیدن شراب، روشنایی خورشید را به خود جذب کردهایم و از گرمای دل، حالتی در آفتاب ایجاد کردهایم.
هوش مصنوعی: ما با جوانان در جلوی میخانه به مستی نشستهایم و صدای ناله و فریاد پیر مغان را در عذاب و غم و اندوه قرار دادهایم.
هوش مصنوعی: ای معشوق، به مینوشیدگان نشان بده که چهرهات را از پشت پوشش پنهان نکن. زیرا ما نیز در این زمان از چهره واقعی خود پرده برداشتهایم و خود را به نمایش گذاشتهایم.
هوش مصنوعی: محتسب بر ما نظارت میکند و اگر در دنیا خر و بیخودی دیده شدهایم، به خاطر رفتارهای ناشایست خودمان است.
هوش مصنوعی: آبروی جام از نگاه کسی که آن را در دست دارد ناشی میشود. اگر کسی آب خوبی را بر روی آب بریزد، زیبایی و ارزش آن بیشتر نمایان میشود.
هوش مصنوعی: ما که به خاطر عشق به حالت خماری و بیخودی افتادهایم، کی دوباره به خود خواهیم آمد، در حالی که شراب در خونمان جاری شده است.
هوش مصنوعی: در گوشه قلبمان به خاطر عاشقان شراب محلی برای لذت و خوشی فراهم کردهایم، اما از درد و رنج دل، آتش در آن لذت و خوشی ایجاد کردهایم.
هوش مصنوعی: نگران نباش خواجو، زیرا که غم بر تو چیره نمیشود و خواب آرامی خواهی داشت. چرا که ما دیگر به خواب و خوراک دل خوش نکردهایم و چشممان به امیدهایی دیگر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما امید از طاعت و چشم از ثواب افکندهایم
سایهٔ سیمرغ همت بر خراب افکندهایم
گر به طوفان میسپارد یا به ساحل میبرد
دل به دریا و سپر بر روی آب افکندهایم
محتسب گر فاسقان را نهی منکر میکند
[...]
بس که ما از روی رسوایی نقاب افکندهایم
عشق رسوا را هم از خود در حجاب افکندهایم
تا فکنده طرح صلح آن جنگجو با ما هنوز
یاز دهشت خویش را در اضطراب افکندهایم
ز آتش دل دوزخی داریم کز اندیشهاش
[...]
ما قلم در آتش و دفتر در آب افکندهایم
هرچه با آن خواهشی هست از حساب افکندهایم
شب که در مستی سراغ کلبهٔ ما کردهای
جای غم شادی، برون از اضطراب افکندهایم
کوی جان معمورتر داریم، از بازار دل
[...]
ای که گویی ما به زهد از خود حجاب افکندهایم
رو که ما سجاده تقوی بر آب افکندهایم
مردمان دیده را ما در شب آسودگی
بسترِ خارِ مغیلان وقت خواب افکندهایم
بهر خونِ ما خدا را دل مرنجان غمزه را
[...]
باز در دل شعلههای آفتاب افکندهایم
طرح آبادی درین دیر خراب افکندهایم
زوربازوی طلب بین کاندرین نخجیرگاه
بارها خقاش را بر آفتاب افکندهایم
جلوه حسرت دل از ما برد ورنه صد سحر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.