بس که ما از روی رسوایی نقاب افکندهایم
عشق رسوا را هم از خود در حجاب افکندهایم
نافکنده طرح صلح آن جنگجو با ما هنوز
ما ز دهشت خویش را در اضطراب افکندهایم
ز آتش دل دوزخی داریم کز اندیشهاش
خلق را پیش از قیامت در عذاب افکندهایم
مژده ده صبح شهادت را که چون هندوی شب
ما سر خود پیش تیغ آفتاب افکندهایم
رخش خواهش را عنان گردیده بیش از حد سبک
گرچه ما از صبر لنگر بر رکاب افکندهایم
پاس بیداران این مجلی تو را ای دل که ما
از برای مصلحت خود را به خواب افکندهایم
ما به راه عشق با این شعف از تاثیر شوق
پا ز کار افتادگان را در شتاب افکندهایم
لنگری ای توبه فرمایان که ما این دم هنوز
کشتی ساغر به دریای شراب افکندهایم
محتشم اکنون که یاران طرح شعر افکندهاند
ما قلم بشکسته آتش در کتاب افکندهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مسائلی از جمله عشق، رسوایی، جنگ، و توبه میپردازد. شاعر به استعارههای زیبا و تصویرسازی قوی اشاره میکند و میگوید که ما به خاطر حفظ ظاهر و مصلحت، واقعیتهای درونی خود را پنهان کردهایم. عشق و شوق ما را به عمل واداشته، اما در عین حال احساساتی نظیر اضطراب و عذاب نیز وجود دارد. شاعر به تضاد میان شور و توبه اشاره میکند و در نهایت تأکید میکند که در این دریای پر تلاطم، ما تنها به دنبال مصلحت خود هستیم.
هوش مصنوعی: به خاطر رسواییای که داریم، همیشه چهرهمان را پوشاندهایم و حتی عشق رسوا را هم از خود پنهان کردهایم.
هوش مصنوعی: جنگجو تا زمانی که طرح صلح را با ما مطرح کرده، ما هنوز تحت تأثیر ترس او هستیم و در حالت نگرانی به سر میبریم.
هوش مصنوعی: از آتش دل، ما جهنمی ساختهایم که به خاطر تفکراتمان، مردم را پیش از قیامت در عذاب قرار دادهایم.
هوش مصنوعی: به زودی صبحی از شهادت خواهد رسید، زیرا ما مانند یک هندو در برابر تیغ آفتاب، سر خود را پایین آوردهایم.
هوش مصنوعی: گویی سوار بر اسب در جستجوی خواستههایمان، مهار او از حد خود رها شده و موجب شده تا ما از صبر و ثبات خود فاصله بگیریم و نتوانیم به درستی کنترلش کنیم.
هوش مصنوعی: ای دل، تو باید مراقب و هوشیار باشی و در این مجلس بیدار باشی، چون ما به خاطر سود خود به خواب رفتهایم و از مسائل مهم غافل شدهایم.
هوش مصنوعی: ما با شادی و شوقی که از عشق داریم، به سرعت از مشکلات و سختیهای در راه عشق عبور کردهایم و به سوی هدفمان حرکت میکنیم.
هوش مصنوعی: ای کسانی که توبه را مطرح میکنید، بدانید که ما هنوز در دل این لحظه، کشتی شادی و لذت را در دریای شراب رها کردهایم.
هوش مصنوعی: محتشم، اکنون که دوستان مشغول سرودن شعر هستند، ما با قلمی شکسته و آتشین به نوشتن در کتاب پرداختهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما امید از طاعت و چشم از ثواب افکندهایم
سایهٔ سیمرغ همت بر خراب افکندهایم
گر به طوفان میسپارد یا به ساحل میبرد
دل به دریا و سپر بر روی آب افکندهایم
محتسب گر فاسقان را نهی منکر میکند
[...]
کشتی ما کو که ما زورق در آب افکنده ایم
در خرابات مغان خون را خراب افکنده ایم
جام می را مطلع خورشید تابان کرده ایم
وز حرارت تاب دل در آفتاب افکنده ایم
با جوانان بر در میخانه مست افتاده ایم
[...]
ما قلم در آتش و دفتر در آب افکندهایم
هرچه با آن خواهشی هست از حساب افکندهایم
شب که در مستی سراغ کلبهٔ ما کردهای
جای غم شادی، برون از اضطراب افکندهایم
کوی جان معمورتر داریم، از بازار دل
[...]
ای که گویی ما به زهد از خود حجاب افکندهایم
رو که ما سجاده تقوی بر آب افکندهایم
مردمان دیده را ما در شب آسودگی
بسترِ خارِ مغیلان وقت خواب افکندهایم
بهر خونِ ما خدا را دل مرنجان غمزه را
[...]
باز در دل شعلههای آفتاب افکندهایم
طرح آبادی درین دیر خراب افکندهایم
زوربازوی طلب بین کاندرین نخجیرگاه
بارها خقاش را بر آفتاب افکندهایم
جلوه حسرت دل از ما برد ورنه صد سحر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.