ای سرو خرامنده ی بستان حقایق
آزاد شو از سبزه ی این سبز حدائق
بر گلبن ایجاد توئی غنچه ی خندان
در گلشن ابداع توئی برگ شقائق
منزلگه انس تو سراپرده ی قدسست
تا چند شوی ساکن این تیره مضائق
بیرو نرود راه تو بی ترک مقاصد
حاصل نشود کان تو بی قطع علائق
رخش امل از عرصه ی تقلید برون ران
تا خیمه زنی بر سر میدان حقائق
در کوکبه ات خیل و حشم چیست مخائل
شد در راه تو خرگاه وخیم چیست عوائق
چون کعبه ی خلقت بوجود تو شرف یافت
باید که شوی قبله ی حاجات خلائق
آنکس که گدای در میخانه ی عشقست
بر خسرو عقلست بصد مرتبه فائق
خواجو بسحر سر مکش از مرغ صراحی
زیرا که بشبگیر بود بلبله لائق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دیده و دل هر دو بدار تو شایق
آزاد گرفتار تو از قید علایق
روی تو چو خورشید هویداست و لیکن
هر دیده نباشد بتماشای تو لایق
هر کس که چو من دیده بروی تو کند باز
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.