نطع بگسترد عشق پای فرو کوب هان
خانه فروشی بزن آستیی برفشان
بهر چنین هودج بارگشی دار دل
پیش چنین شاهدی پیشکشی ساز جان
خیز و به صحرای عشق ساز چراگاه از آنک
بابت رخش تو نیست آخور آخر زمان
گلخن ایام را باغ سلامت مگوی
کلبهٔ قصاب را موقف عیسی مدان
هیچ دل گرم را شربت گردون نساخت
ز آنکه تباشیر اوست بیشتری استخوان
کم خور خاقانیا مائدهٔ دهر از آنک
نیست ابا خوشگوار، هست ترش میزبان
تاج امان بایدت پای شهنشاه بوس
نشرهٔ جان بایدت مدح منوچهر خوان
شاه ملایک شعار، شیر ممالک شکار
خسرو اقلیم بخش، رستم توران ستان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به عشق و زیباییهای آن اشاره دارد. شاعر از عشق به عنوان پایگاهی برای گسترش زندگی و سرسبزی یاد میکند و بر اهمیت آن تاکید دارد. او به توجه به زیباییهای جهان و لزوم پرورش دل در این راه اشاره میکند و از عشق به عنوان منبعی برای زندگی شاد و معنادار نام میبرد. شاعر همچنین به موقعیتهای خاص و نمادهای معنوی اشاره میکند و آنها را با عشق و وفاداری مرتبط میسازد. در نهایت، به اهمیت مقام و منزلت در عشق و زندگی اشاره دارد و بر این باور است که عشق میتواند به انسان قوت قلب و نور هدایت ببخشد.
هوش مصنوعی: عشق را گسترده کن و با پا بر زمین بکوب، هان! بیا خانه را بفروش و برفهایی که بر روی آن نشسته را از بین ببر.
هوش مصنوعی: برای این که دل خود را در حضور چنین معشوقی خوشحال کنی، خود را آماده کن و با عشق و جان، بهترین هدیه را برای او بیاور.
هوش مصنوعی: برخیز و به دشت عشق برو و مکانی برای گوسفندانت بساز، چرا که به خاطر زیبایی تو، دیگر جایی برای آنها در این دنیا باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: زندگی را از جنبههای تلخ آن ننگر و آن را به خاطر نیاور، زیرا کلبهی قصاب را نباید در مقام و جایگاه عیسی قرار داد.
هوش مصنوعی: هیچ شخصی که روحش شاداب و دلی شاد داشته باشد، از نعمتهای آسمانی بهرهمند نمیشود، زیرا پایه و اساس وجود او چینش و استحکام زیادی دارد.
هوش مصنوعی: به اندازه بخور و خوراک کن، زیرا سفرهی زندگی از آنچه خوشمزه است خالی است و تنها طعم تلخ و ناگوار باقی مانده است.
هوش مصنوعی: برای تو شایسته است که تاج و امان شاه را بپذیری و باید در دل، عشق و جان خود را به مدح و ستایش منوچهر اختصاص دهی.
هوش مصنوعی: پادشاهی که فرمانروای فرشتگان است، همانند شیر در دنیا میتازد و در حکمرانی خود همچون خسرو بخشندهای است. او مانند رستم، دشمنان را از سرزمین خود میراند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باده فراز آورید چارهٔ بیچارگان
قوموا شرب الصبوح، یا ایها النائمین
لفت بخورد و کرم درد گرفتم شکم
سر بکشیدم دودم مست شدم ناگهان
ویژه می پیر نوش گشت چو گیتی جوان
دل چو سبک شد ز عشق در ده رطل گران
بر ارغوان بیش خواه از ارغوان رخ بتی
چو ارغوان باده ای که رخ کند ارغوان
خانه اندوه را زیر و زبر کن همی
[...]
تا که بود آفتاب تا که بود آسمان
فرّخ بادت بهار خرّم بادت خزان
تا که بپاید سپهر تا که بماند جهان
هم به سعادت بپای هم به سلامت بمان
ای شده اشکال شعر از دل و طبعت بیان
ساخته از عقل و فضل بر تن و جان قهرمان
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.