جنازهٔ تو ندانم کدام حادثه بود؟
که دیدهها همه مصقول کرد و رخ مجروح
از آب دیده چو طوفان نوح شد همه مرو
جنازهٔ تو بر آن آب همچو کشتی نوح
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
جنازهٔ تو ندانم کدام حادثه بود؟
که دیدهها همه مصقول کرد و رخ مجروح
از آب دیده چو طوفان نوح شد همه مرو
جنازهٔ تو بر آن آب همچو کشتی نوح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به حادثهای اشاره میکند که جنازهی فردی را تحت تأثیر قرار داده و چشمها همه به شدت متاثر شدهاند. او اشاره میکند که اشکها مانند طوفان نوح شده و جنازه بر روی آب، تشبیه به کشتی نوح کرده است، نشاندهندهٔ عمق اندوه و اضطراب ناشی از این واقعه است.
هوش مصنوعی: نمیدانم چه سانحهای باعث شد که بدن تو به خاک سپرده شود، اما چشمان همه را پر از درد و اندوه کرد و چهرهات را زخمی و غمگین نشان داد.
هوش مصنوعی: چشمهایم همچون طوفان نوح پر از اشک شده است؛ همه مرو جان تو را بر آن آب، مانند کشتی نوح.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هزار مدح شکر طعم وصف تو گفتم
کزو نگشت مرا تازه یک صبوح فتوح
برادرم که دو تن تاک را نهد نیرو
همی گسسته نگردد غبوق او ز صبوح
درست شد که دو تن تاک به ز صد ممدوح
[...]
ترا که صحبت اهل دلی نکرده فتوح
بقای خضر چه دانی چه بود و کشتی نوح
شود چو چشمه خورشید نور بخش دلت
گرت ز جام صفا می دهند وقت صبوح
چو راح در سرت افتد به راه عقل مرو
[...]
حیاتبخش بُود باده خاصه وقت صبوح
که راح را بُود آن دم خواص جوهر روح
فکنده مرغ صراحی خروش در مجلس
چو بلبلان سحر در چمن به وقت صبوح
مباش بی لب یاقوت و جام یاقوتی
[...]
بیا لطافت گل را ببین به وقت صبوح
که تا ز خوف بیاسایدم زمانی روح
به وقت گل دل خود را مدار تنگ ز غم
یقین بدان که درین موسمست عین فتوح
بسان بلبل شوریده دل ز بیم فراق
[...]
ز صاف راح بکش هر صباح جام صبوح
که صبح موسم عیش است و راح لذت روح
صباح عید و لب جویبار و جام صبوح
روا بود که پشیمان شود ز تو به نصوح
چه سود از این که لبش مرهم جراحت هاست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.