گنجور

 
کسایی

نرگس نگر، چگونه همی عاشقی کند

بر چشمکان آن صنم خَلُّخی‌نژاد

گویی مگر کسی بشد، از آب زعفران

انگشت زرد کرد و به کافور بر نهاد