|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییهای طبیعت و احساسات و تصاویر شاعرانه میپردازد. زاغ بیابانی به تنهایی در بیابان زندگی میکند و باد گلزار را نوازش میکند. گلها در جوار هم به زیبایی میرقصند و یاسمن و سوسن به نوبه خود جلوهگری میکنند. در ادامه، شاعر به رنگ و زیبایی گلها اشاره میکند که به شکل خاصی جلوه میکنند. در نهایت، موسیقی و سرود باربد به زیباییهای طبیعت و بوی خوش میافزاید و به بنفشه و زیبایی آن اشاره میکند. به طور کلی، شعر فضایی زیبا و شاعرانه را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: زاغی که در بیابان زندگی میکند، در مکان خود قرار میگیرد و به دنبال شرایط مناسب است. باد به گلستان میوزد و گلها در میان یکدیگر تکان میخورند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از تصویری زیبا و خیالانگیز سخن میگوید. او به توصیف گل یاسمنی میپردازد که پوششی قرمز دارد و در کنار سوسنی که بسیار باارزش و کمیاب است، به چشم میآید. این تصویر بیانگر زیبایی و جذابیت است. همچنین با اشاره به نقطهگذاری بر روی گوش فیل، نماد خاصی از زیبایی و ظرافت را به نمایش میگذارد. این توصیف، ترکیبی از لطافت و قدرت را ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: در دل شب، ماه به آرامی در میان ابرها پنهان شده و رنگها مانند تیغ تیزی در دشت و درختان جا گرفتهاند و در نهایت، همه چیز در سکوت و آرامش استراحت کرده است.
هوش مصنوعی: رود سرکش، با آواز باربدی به انجام رسید و از نوشیدنی خوشمزهای به نام میسوری، سلامی به طرف بنفشه ارسال کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روزه ز ما تافت روی راه سفر برگزید
رفت به سوی سفر و ز ما صحبت برید
عید برو دست یافت تیغ ظفر برکشید
چون سیه منهزم روزه ازو در رمید
تا رقم عاشقی در دلم آمد پدید
عاشقی از جان من نبست آدم برید
در صفت عاشقی لفظ و عبارت بسوخت
حرف و بیان شد نهان نام و نشان شد پدید
قافله اندر گذشت راه ز ما شد نهان
[...]
واقعهٔ عشق را نیست نشانی پدید
واقعهای مشکل است بسته دری بی کلید
تا تو تویی عاشقی از تو نیاید درست
خویش بباید فروخت عشق بباید خرید
پی نبری ذرهای زانچه طلب میکنی
[...]
روی تو چون روی مار خوی تو زهر قدید
ای خنک آن را که او روی شما را ندید
من شده مهمان تو در چمن جان تو
پای پر از خار شد دست یکی گل نچید
ای مثل خارپشت گرد تو خار درشت
[...]
خیز و به یرغو بده زود ایاغِ نبید
هین که ز اردویِ باغ ایل چیِ گل رسید
سبزه به اشجار بر حلّۀ اخضر فکند
لاله به کُهسار در چادرِ اطلس کشید
خاک مثالِ هوا غالیه فرسای گشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.