گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

ای به حکم تو اقتدا کرده

تیغ خورشید در نفاذ و مضا

چرخ را در مقام حشمت تو

باز مانده ز کار هفت اعضا

در شب حادثات خاطر تو

همچو صبح است با یدبیضا

مهر تو در دل هنرمندان

همچنان تشنگیست در رمضا

گرچه تقصیر بنده چندانست

که برون شد ز حدّ استرضا

انقباض من اختیاری نیست

کآدمی هست شهر بنده قضا

در توان یافت این قدر، زیراک

در عبادات ممکنست قضا

اینهمه هست و چشم می دارم

التفاتی ز تو به عین رضا

صبح صادق چو عذر روشن داشت

انجم ازوی همی کنند اغضا

هست از انعام تو توقّع من

اوّل اغضا و آنگهی امضا