شمارهٔ ۵۸
ز رویت دسته گل می توان کرد
ز زلفت شاخ سنبل می توان کرد
ز قدّ چفتۀ من در ره عشق
بر آب دیده ام پل می توان کرد
ز نوک غمزۀ تو بی محابا
سزا در دامن گل می توان کرد
ز اشک و چهره در عشقت همه سال
بسیم و زر تجمّل می توان کرد
نمی شاید سپردن دل بزلفت
نه نیز از وی تغافل می توان کرد
نه چون غنچه دهن در می توان بست
نه افغان همچو بلبل می توان کرد
بزلف کو برو آهسته بنشین
همه روز این تطاول می توان کرد
دلم بر دست و سر می پیچد از من
چه گویی این تحمّل می توان کرد
بدشنامی دلم را شاد می دار
که باری این تفضّل می توان کرد
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: سیاوش جعفری | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...