اگر نظّاره گل میتوان کرد
وطن در چشم بلبل میتوان کرد
درین محفل ز یک مینا بضاعت
به چندین نغمه قلقل میتوانکرد
عرقواری گر از شرم آب گردم
به جام عالمی مل میتوانکرد
نظر بر خویش واکردن محال است
اگرگویی تغافل میتوان کرد
چو صبح این یک نفس گردی که داریم
اگر بالد تجمل میتوان کرد
به هر محفلکه زلفش سایه افکند
ز دود شمع کاکل میتوان کرد
شهید حسرت آن گلعذارم
ز زخم خنده برگل میتوان کرد
به هر جا سطری از زلفش نوبسند
قلم از شاخ سنبل میتوان کرد
درین گلشن اگر رنگست و گر بوست
قیاس بال بلبل میتوان کرد
اگر این است عیش خاکساری
ز پستی هم تنزل میتوانکرد
محیط بیخودی منصور جوش است
به مستی جزو را کل میتوان کرد
ازین بیدانشان جان بردنی هست
اگر اندک تجاهل میتوان کرد
تردد مایهٔ بازار هستیست
اگر نبود توکل میتوان کرد
پر آسان است ازین دریا گذشتن
ز پشت پا اگر پل میتوان کرد
دهان یار ناپیداست بیدل
به فهم خود تأمل میتوان کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
ز رویت دسته گل می توان کرد
ز زلفت شاخ سنبل می توان کرد
ز قدّ چفتۀ من در ره عشق
بر آب دیده ام پل می توان کرد
ز نوک غمزۀ تو بی محابا
[...]
ز رویت دسته گل میتوان کرد
ز زلفت شاخ سنبل میتوان کرد
ز قد پرخم من در ره عشق
بر آب چشم من پل میتوان کرد
ز اشک خون همچون اطلس من
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.