ز رویت دسته گل میتوان کرد
ز زلفت شاخ سنبل میتوان کرد
ز قد پرخم من در ره عشق
بر آب چشم من پل میتوان کرد
ز اشک خون همچون اطلس من
براق عشق را جل میتوان کرد
ز هر حلقه از آن زلفین پربند
پر گردن کشان غل میتوان کرد
تو دریایی و من یک قطره ای جان
ولیکن جزو را کل میتوان کرد
دلم صدپاره شد هر پاره نالان
که از هر پاره بلبل میتوان کرد
تو قاف قندی و من لام لب تلخ
ز قاف و لام ما قل میتوان کرد
مرا همشیره است اندیشه تو
از این شیره بسی مل میتوان کرد
رهی دورست و جان من پیاده
ولی دل را چو دلدل میتوان کرد
خمش کن زان که بیگفت زبانی
جهان پربانگ و غلغل میتوان کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ز رویت دسته گل می توان کرد
ز زلفت شاخ سنبل می توان کرد
ز قدّ چفتۀ من در ره عشق
بر آب دیده ام پل می توان کرد
ز نوک غمزۀ تو بی محابا
[...]
اگر نظّاره گل میتوان کرد
وطن در چشم بلبل میتوان کرد
درین محفل ز یک مینا بضاعت
به چندین نغمه قلقل میتوانکرد
عرقواری گر از شرم آب گردم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.