گنجور

 
کلیم

مرغ روح خواجه آزادگان

چون شد آزاد از قفس مسرور باد

تربتش ز انوار رحمت تا بحشر

همچو چشم مهر و مه پرنور باد

نیکنامی همچو او عالم نداشت

نام نیکش تا ابد مذکور باد

سعی های پنجه اش در راه دین

یک بیک نزد خدا مشکور باد

پیشتر از خود فرستاد آنچه داشت

خانه عقباش ازین معمور باد

روز قتل شاه مردان از جهان

رفت و از این همرهی مغفور باد

بهر تاریخش از آن رو عقل گفت

(با امیرالمؤمنین محشور باد)