گنجور

 
کلیم

از دست دهر محنت بسیار می کشم

آئینه وار هر نفس آزار می کشم

در آتشم چو پنبه داغ از ملایمت

از طبع سازگار خود آزار می کشم

یک رهبرم درین ره تاریک برنخورد

چون آفتاب دست بدیوار می کشم

یک رهبرم درین ره تاریک برنخورد

چون آفتاب دست بدیوار می کشم

بازار گرمم از خنکی هایِ بخت ، زفت،

آن یوسفم که ناز خریدار می کشم

چون گل بسر زنم زبس از خون گرفته رنگ

از دیده در ره تو اگر خار می کشم

چون سایه اختیار بدستم نداده اند

گویم چسان که دست زهر کار می کشم

خونم وفا بمستی چشمت نمی کند

زین نیم جرعه خجلت بسیار می کشم

از آن مکدرم که زتأثیر عکس خویش

آئینه را نقاب برخسار می کشم

رنگ از حنای عید کلیم ار نباشدم

دستی باین دو دیده خونبار می کشم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
امیرخسرو دهلوی

فریاد از این جفا که من از یار می کشم

اندک همی شمارم و بسیار می کشم

خاکم که کوب می خورم و پست می شوم

مورم که رنج می برم و بار می کشم

گر از جفای او دلم افگار می شود

[...]

فضولی

آزارها ز یار جفا کار می کشم

تا کار او جفاست من آزار می کشم

غم می کشم ز یار و شکایت نمی کنم

غم نیست چون غمیست که از یار می کشم

بر من شدست این سبب طعنه دگر

[...]

صائب تبریزی

از روی نرم سرزنش خار می کشم

چون گل ز حسن خلق خود آزار می کشم

آزاده ام، مرا سرو برگ لباس نیست

از مغز خود گرانی دستار می کشم

هر چند شمع راهروانم چو آفتاب

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
سیدای نسفی

از دهر بس که کلفت بسیار می کشم

از همنفس چو آئینه آزار می کشم

شمعم ز گریه کلفت بسیار می کشم

از نور چشم خویش من آزار می کشم

از بخت تیره بر هوس دل نمی رسم

[...]

حزین لاهیجی

از شام هجر منّت دیدار می کشم

از خواب ناز دولت بیدار می کشم

تا کی خورم ز عقل سیه کاسه خون دل؟

مستانه یک دو ساغر سرشار می کشم

یک چند می کنم گرو باده رخت خویش

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه