نه همین از بخت بد طوفان ز عمان دیدهام
دایم از جوش تری از قطره طغیان دیدهام
صد خلل در راحت تنهاییم افتاد اگر
زآشنایان گردبادی در بیابان دیدهام
از غم بیخانمانی گریهام رو داده است
آشیان بلبلی گر در گلستان دیدهام
شانه تاری چند از زلفت به چنگ آورد و من
حاصلی گردیدهام، خواب پریشان دیدهام
شکوه بخت از زبانم سر نزد، گویی که من
در سواد تیرهبختی آب حیوان دیدهام
از هدف صابرترم هرجا بلایی رو دهد
شکرباران کردهام گر تیرباران دیدهام
اشک ما از گرمی شوق دگر آید به وجد
رقص آزادی طفلان از دبستان دیدهام
استخوان من قناعت بر هما شیرین کند
زین شکرریزی کزان لبهای خندان دیدهام
میتوان دریافت فیض سینهچاکی را کلیم
زین گشایشها که از چاک گریبان دیدهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دی صبا را همنشین زلف جانان دیدهام
دوش ازین سودا بسی خواب پریشان دیدهام
بر مثال حلقة زنجیرِ زلف مهوشان
چشم تا وا کردهام بر روی جانان دیدهام
می شوم دیوانه زنجیرم کنید ای دوستان
[...]
دشت را از جلوه اش رشک گلستان دیده ام
گل به دامان هوا از گرد جولان دیده ام
داشت امشب یاد گرمیهایش دل را در میان
تا سحر پروانه ای را در چراغان دیده ام
گشت در پیری بهار خاطرم یاد کسی
[...]
دادهام جان رو نما تا روی جانان دیدهام
گرچه دشوار است دیدارش من آسان دیدهام
خار میآید گل و سنبل بچشمم از دمی
کان رخ گلگون و آن زلف پریشان دیدهام
کی شود یارب شب وصل آید و من با حبیب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.