بلب از شوق پابوس تو جان ناتوان آمد
چنان آسان که گفتی حرف از دل بر زبان آمد
تو بی پروا ندیدی تا هما بر استخوان ما
ندانستی که گاهی بر سر ما می توان آمد
بخون خوردن چنان دل عادتی دارد که جام می
بدست هر که دید از شوق آبش در دهان آمد
بکج رفتاری و ناراستی عالم چنین مایل
چسان تیر مراد ما تواند بر نشان آمد
بیادم می دهد شیرینی کنج قناعت را
بخاطر هر که آن کنج لب شکرفشان آمد
میان شاهدان باغ هم رشک و حسد دیدم
بجوش از غیرت گلنار خون ارغوان آمد
نداند گر کسی راه گلستان را در این موسم
بگلشن از صدای خنده گل می توان آمد
بامید خلاصی دست و پائی می زند سعیم
در آن دریا که نتوانست ساحل بر کران آمد
کلیم ار عندلیب دل ز دام آمد سوی گلشن
نه بهر گل که از بهر وداع آشیان آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره شوق و احساس عاطفی عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر با بیان احساسات خود، به چالشها و پیچیدگیهای عشق اشاره میکند. او از دشواریهای عشق و حالتهای مختلفی که از شوق و حسرت به وجود میآید، سخن میگوید، و به زیبایی و شیرینی عشق در مقابل تلخیها و مشکلات اشاره میکند. همچنین، شاعر به حسادت و رقابت میان عاشقان و زیباییهای طبیعت پرداخته و در نهایت، به تمایل و آرزو برای رسیدن به معشوق خود اشاره میکند، حتی اگر در این راه با دشواریهایی مواجه شود. عشق، برای او فراتر از یک احساس است و به نوعی هدف زندگیاش تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: پرنده به خاطر شادی و عشقش به تو، با دل ناتوانش به راحتی میآید، انگار که حرفهایی که در دلش دارد بهراحتی بر زبانش میآید.
هوش مصنوعی: تو بدون هیچ نگرانی و ترسی اینجا را دیدی، تا زمانی که به ما آسیب نرسانی، نمیدانی که چه گاهی ممکن است بر سر ما بیفتد.
هوش مصنوعی: دل عادت کرده است به شوق و شگفتی، بهطوری که هر کس جام می را ببیند، از خوشحالی آب دهانش جاری شود.
هوش مصنوعی: چرا عالم به رفتارهای نادرست و نامتوازن گرایش پیدا کرده است؟ چگونه میتوانیم به هدف خود برسیم در حالی که او اینگونه عمل میکند؟
هوش مصنوعی: این بیت به یادآوری لذت و شیرینی زندگی در عین قناعت و اکتفا به داشتهها اشاره دارد. هر کسی که به این حالت قناعت بیندیشد و از چیزهای کوچک و ساده لذت ببرد، مانند نیکوکارانی است که بر دل مردم شیرینی میپاشند. به طور کلی، میتوان نتیجه گرفت که بهرهوری از نعمتهای کوچک زندگی به طرز قابل توجهی میتواند شادابی و خوشبختی را به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: در میان گلها و درختان باغ، حسادت و رقابت را مشاهده کردم. به خاطر غیرت گلنار، رنگ خون ارغوان را به چشم دیدم.
هوش مصنوعی: اگر کسی در این فصل به گلستان بیاید و راه آن را نداشته باشد، میتواند با شنیدن صدای خنده گلها بفهمد که به کجا آمده است.
هوش مصنوعی: در آرزوی نجات، تلاش میکنم و در میان آن دریا دست و پا میزنم، در حالی که نتوانستم به ساحل نزدیک شوم.
هوش مصنوعی: کلیم، اگر زنده یاد تو نزد بلبل به سراغ گل آمده، به خاطر گل نیست، بلکه به خاطر وداعی است که با خانهاش دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چنانت دوست می دارم که جانم بر دهان آمد
نگفتم با کس این معنی که تا جان بر زفان آمد
چه سودا پخته ام شبها که روزی در میان آیی
جگرها خورده ام تا با تو حرفی در میان آمد
چه محنت ها که مجنون برد و برنا خورد از لیلی
[...]
دل من در طلبکاری وصل تو به جان آمد
ز دست جورت ای دلبر جهانی در فغان آمد
ز جورت گفتم ای دل ترک مهرش کن مکش خواری
جوابم داد و گفت آری به دل گر بر توان آمد
چو چشم مست خون خوارش خطا کرد از جفا بر من
[...]
خراسان سینهٔ روی زمین از بهر آن آمد
که جان آمد درو، یعنی عبیدالله خان آمد
زهی خان همایونفر که بر فرق همایونش
پر و بال همای دولت او سایبان آمد
شهنشاه فلک مسند، که بهر خواب امن او
[...]
چو تیر غمزه افکندی به جان ناتوان آمد
دگر زحمت مکش جانا که تیرت بر نشان آمد
سحرگه تر نشد در باغ کام غنچه از شبنم
که لعلت را تصور کرد و آتش در دهان آمد
نمازم کرد تلقین شیخ و آخر زان پشیمان شد
[...]
بحمدالله که باز آن خسرو صاحبقران آمد
ظفر چون کرد در دنبال نصرت در عنان آمد
ز یمن مقدم او گشت روشن دیده مردم
عزیز مصر عزت بر سر کنعانیان آمد
ز بهر آنکه پابوسی کند زرین رکابش را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.