تا در ره تو چشم امیدم دچار شد
طوفان چار موجه بدهر آشکار شد
بر خاک آدم اینهمه باران غم که ریخت
سیلش روان ازین مژه اشکبار شد
شمع ار بود چه باک زتاریکی شبست
گو بخت تیره باش اگر عشق یار شد
راه نفس بسینه ام از گریه بسته گشت
شادم از اینکه آینه ام بیغبار شد
یک خلعت عنایت گردون رسا نبود
من تشنه ماند ار مژه ام اشکبار شد
تن به تیغ جور گرت شهرت آرزوست
کاندم که زخم خورد نگین نامدار شد
نام و نشان عشق بغیر از هوس نماند
از سیل رفته خار و خسی یادگار شد
صید مگس مکن، دل اهل هوس مبند
در دام طره ایکه ملایک شکار شد
جز من رفیق در ره افتادگی نداشت
روز ازل که نقش قدم خاکسار شد
از خاک برگرفته دوران چونی سوار
دایم پیاده رفت اگرچه سوار شد
هر جا کلیم نوخطی آورد در نظر
بهر جنون کهنه او نوبهار شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر غم و امید است. شاعر در ابتدا به سرنوشت خود و مشکلاتی که در راه عشق با آنها مواجه شده، اشاره میکند. او از طوفانها و بارانهای غمی که بر زمین آدمی میبارد، صحبت میکند و بیان میکند که اشکهایش همچون سیل جاری شدهاند. به رغم تاریکی و مشکلات، او امیدوار به عشق است و خوب میداند که در دلش شادی وجود دارد. همچنین تاکید میکند که در این راه تنها نیست و همواره در پی عشق و عشق ورزی بوده، هرچند که در این مسیر با زخمها و دردها مواجه شده است. در نهایت، شاعر به زیبایی و خلوص عشق اشاره میکند و میگوید که عشق واقعی فراتر از هوسهایی است که عموماً وجود دارند.
هوش مصنوعی: هنگامی که در مسیر تو امیدم به سر انجام رسید، دریا به طوفانی پر از موجهای چهارگانه دچار شد و تمام حقیقت های پنهان و مشکلات این دنیا نمایان گردید.
هوش مصنوعی: بر روی زمین آدم، چقدر باران غم ریخته شد که اشکهایش مانند سیلابی جاری شده است.
هوش مصنوعی: اگر شمعی وجود داشته باشد، نباید از تاریکی شب ترسید. حتی اگر سرنوشت تو به گونهای باشد که بد باشد، اگر عشق محبوبت را داشته باشی، همه چیز بهتر خواهد شد.
هوش مصنوعی: راه تنفس من از بس که گریه کردهام، مسدود شد. اما خوشحالم که آینهام از غم و اندوه پاک شده است.
هوش مصنوعی: اگرچه خداوند بر من لطف و برکت نازل نکرد، من در جستجوی آنچه میخواهم باقی ماندم و چشمانم از اشک پر شده است.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به شهرت و نامی بلند برسی، باید آمادهی تحمل سختیها و آسیبها باشی. درست مانند نگینی که برای شناخته شدن و ارزشمند شدن، زخمهایی را متحمل میشود.
هوش مصنوعی: پس از گذشت زمان و در نتیجه یک طوفان، تنها ردپایی از عشق باقی نمانده و یاد و نشانی از آن جز هوس و تمایلات نفسانی نمانده است.
هوش مصنوعی: به دام انداختن مگس را رها کن و دل کسانی که به دنیا وابستهاند را در تله زیبایی موها نگذار؛ چرا که حتی فرشتگان نیز در این دام گرفتار شدهاند.
هوش مصنوعی: جز من هیچ دوستی در این مسیر افتادگی نداشت، و از آغاز، تنها من بودم که ردپای خاکی در این راه باقی گذاشتم.
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است که انسان در زندگی خود به چرخش و تغییراتی که از خاک و زمین نشأت میگیرد، دوچرخهسوار باشد و در عین حال پیاده حرکت کند؟ اگرچه در ظاهر سوار بر اسب است، اما در واقع مسیر زندگیاش میتواند او را به سمت زمین و واقعیتهای سادهتر بکشاند.
هوش مصنوعی: هر جا که شخصی با خط نو و زیبا به سراغ کسی میرود، آن فرد، جنون قدیمیاش را فراموش کرده و دوباره احساس شگفتی و سرزندگی میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز آمد آنکه ملک بدو کامکار شد
باز آمد آنکه بخت بدو بختیار شد
بر پای ظلم هیبت او پای بند گشت
در دست عدل دولت او استوار شد
بیدار بود فتنه کنون مست خواب گشت
[...]
گل باز نزد آن بت فرخار خار شد
بر دل ز وصل او غم دشخوار خوار شد
آمد بهار خرم و رحمت نثار شد
سوسن چو ذوالفقار علی آبدار شد
اجزای خاک حامله بودند از آسمان
نه ماه گشت حامله زان بیقرار شد
گلنار پرگره شد و جوبار پرزره
[...]
در شعر هر که از پی معنی خاص رفت
شیری است که بقوت خود در شکار شد
وانکس که خوی کرد که معنی برد ز غیر
چو روبه از شکار کسان ریزه خوار شد
کم همتی مکن که در فیض بسته نیست
[...]
جانم اسیر دام سر زلف یار شد
دل در هوای حسن رخش بیقرار شد
جانها معطرست و دو عالم پر از نسیم
تا زلف عنبرین برخت مشکبار شد
زآوازه فراق تو دلها بباد رفت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.