درین گلشن ز بدخویی گل از آب روان رنجد
نسیمی گر وزد سرو سهی از باغبان رنجد
کهن شد جرم و رنجش تازهتر گردید طالع بین
که بهر یک گناه آن بیمروت هر زمان رنجد
به سان خنده سوفار عیشم نیست جز نامی
همان را باز پس گیرد زمین گر آسمان رنجد
سراپای وجودم بس که خو کردست با دردت
نشان ناوکت گر نیست مغز از استخوان رنجد
ز مژگانش مرنج ای دل که در این پرده میمانی
که خواهد داد صلحش دزد اگر از پاسبان رنجد
به غیر از ناله محمل که بیفریادرس باشد
چه میآید ز دستش گر جرس از کاروان رنجد
در آن محفل که مهمانی تو شمع آزرده برخیزد
بلی دایم طفیلی از سلوک میزبان رنجد
ز شوخی حسن از بس جلوه در بازار میخواهد
گل از شوق دکان و گلفروش از گلستان رنجد
کلیم احوال دل از من چه میپرسی نمیدانی
چه باشد حال مخموری کزو ساقی به جان رنجد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف رنجها و دردهای انسانی میپردازد. شاعر بر این نکته تأکید دارد که در زندگی، رنجها و مشکلات همچنان ادامه دارد و حتی گاهی به نظر میرسد که این رنجها تازهتر و عمیقتر میشوند. او به رابطه بین عشق و درد اشاره میکند و میگوید که در کنار عشق، انسان همواره با غم و رنج روبروست. در نهایت، شاعر از حال و هوای دل خود میگوید و به نوعی به ناتوانی در بیان احساسات و دردهای روحی اشاره دارد. این شعر به خوبی نوعی ناآرامی و اندوه عمیق را در زندگی انسانها نشان میدهد.
هوش مصنوعی: در این باغ زیبا، اگر نسیمی به گلها آسیب برساند و یا اگر سرو بلند قد از دست باغبان ناراحت شود، نشاندهندهی بدیخویی است.
هوش مصنوعی: جرم و گناه قدیمی شده، اما رنجش و ناراحتی تازهتر شده است. طالعبین، از سرنوشت میگوید که به خاطر هر کدام از این گناهان، آن شخص بیرحم همیشه درد و رنج میکشد.
هوش مصنوعی: حس شادمانی من مانند خندهای زودگذر است و فقط نامی از آن باقی مانده است. اگر زمین از آسمان دلخور باشد، آن شادی را دوباره از من پس میگیرد.
هوش مصنوعی: من به قدری با درد تو آشنا هستم که وجودم تماماً درگیر آن شده است. اگر نشانی از تو وجود نداشته باشد، هیچ چیز از من باقی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: ای دل، از مژگان او ناراحت نباش؛ زیرا در این پرده که در آن قرار داری، اگر دزد از پاسبان ناراحت شود، ممکن است صلح و آرامش او را به تو بدهد.
هوش مصنوعی: وقتی محمل (چادر بر دوش شتر) در فریاد و کمک نیست، چه کار از دست او برمیآید؟ اگر جرس (زنگ شتر) هم از کاروان ناراحت باشد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
هوش مصنوعی: در آن جمعی که تو حضور داری، حتی شمع هم از حسادت میسوزد و دائماً در سایهات قرار میگیرد و از رفتار و منش تو رنج میکشد.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت حسن به قدری چشمنواز است که هر روز به بازار میآید. گلها از شوق و اشتیاق برای فروش به دکان و گلفروش میریزد و از باغ گل نیز غمگین میشوند.
هوش مصنوعی: از من حال دل را نپرس، چون تو نمیدانی حال کسی که مست است، به چه حالتی است که از درد جدایی ساقی به جانش میزند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نخست از عاشقان بی جرمی آن نامهربان رنجد
به این زودی چرا کس رنجد و از دوستان رنجد؟
نخواهم پاکشیدن از سر کویت به صد خواری
کجا دل خوش کند گر عندلیب از گلستان رنجد؟
ز منع اختلاط غیر گشتی سرگران، آری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.