بر سر خود میکند ویران سرای دیده را
پختگی حاصل نشد اشک جهان گردیده را
کی توانی ترک ما کردن که با هم الفتی است
طالع برگشته و مژگان برگردیده را
دستگاه ما کجا شایستهٔ تاراج اوست
غیر زانو نیست سامانی سر شوریده را
کوه محنت سخت میکاهد مرا ساقی بده
بادهٔ تندی که بگدازد غم بالیده را
در زمان تیرهروزی دوست دشمن میشود
بیتو مژگان میزند دامن چراغ دیده را
حاصل پرهیز زاهد نیست جز آلودگی
کرده پر خار تعلق دامن برچیده را
در ترازوی صدف گوهر نگنجد از نشاط
با گهر همسر کنم گر نکتهٔ سنجیده را
میکند تدبیر، بخت بدمروت مانع است
سهل باشد چاره کردن دشمن خوابیده را
نامهات را قاصد آورد و نمیخواند کلیم
از دلش ناید که بردارد ز راهت دیده را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق شاعر در مورد عشق، غم و ناامیدی میپردازد. شاعر از ویرانی چشمها و غمهای جهانی که با اشک پیوند خورده صحبت میکند. او به رابطه عاطفیاش اشاره میکند و میگوید که چگونه سرنوشت تغییر کرده و چشمانش به بود و نبود معشوقش واکنش نشان میدهند. شاعر به سختیهای زندگی و فشارهای ناشی از مُحنت اشاره دارد و درخواست میکند تا از غمهایش کاسته شود. او همچنین بر روابط عاطفی و دوستانه تأکید میکند و بیان میکند که در روزهای سخت، دوستان به دشمن بدل میشوند. در نهایت، او از ناامیدی و عدم توانایی برای جبران این غمها سخن میگوید و به نامهای که از معشوق دریافت کرده اما نخوانده، اشاره میکند. این شعر به طور کلی حس ناامیدی و غم ناشی از جدایی و مشکلات عاطفی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخص با اندوزی از درد و غم، خود را ویران کرده است. اشک و اندوهی که بر دل او حجمی بزرگ از غم دنیا را به تصویر میکشد، نتوانسته است او را به ثبات و پختگی برساند. در واقع، این اشکها تنها به بروز احساسات عمیقتر و ویرانی درون منجر شدهاند.
هوش مصنوعی: آیا کسی میتواند از ما جدا شود وقتی که ما به هم بسیار نزدیک شدهایم و سرنوشت ما به هم پیوند خورده است؟ مژگان و پلکهایمان نیز به همدیگر وابسته و بازگشتهاند.
هوش مصنوعی: ما در چه موقعیتی هستیم که شایستهٔ تسلط و غارت او باشیم؟ جز اینکه هیچ سامان و ترتیبی برای فردی با سر و وضع آشفته وجود ندارد.
هوش مصنوعی: کوه مشکلات و رنجها به شدت مرا میآزارد، ای ساقی! بادهای به من بده که آنقدر قوی باشد که غم و اندوهی که در من جای گرفته است را نابود کند.
هوش مصنوعی: در زمانهایی که انسان دچار ناکامی و روزهای سخت میشود، دوستان نیز میتوانند به دشمن تبدیل شوند. در این حال، اشکها به چشمان او میریزند و زندگیاش پر از درد و ناامیدی میشود.
هوش مصنوعی: نتیجهی تلاشهای زندگی زاهدانه، تنها نشانهای از آلودگی و سختیهای پیوند به دنیای مادی است که از آن باید جدا شود.
هوش مصنوعی: در ترازوی صدف، جواهر نمیگنجد؛ اما از خوشحالی و شادی، اگر همسرم را با زیباییاش بسنجید، نکتههای دقیقی را ممکن است بفهمم.
هوش مصنوعی: بخت بد ما را به چالش میکشد و تدبیر و برنامهریزی میخواهد. اما برطرف کردن مشکلاتی که دشمنان غافل دارند، کار آسانی خواهد بود.
هوش مصنوعی: قاصد نامهات را آورد، اما کلیم نمیتواند بخواند؛ چون احساساتش مانع میشود که از راه تو چشم بردارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کرد بی تابی فزون زنگ دل غم دیده را
پایکوبی آب شد این سبزه خوابیده را
می شود ظاهر عیار فقر بعد از سلطنت
توتیای چشم باشد خاک، طوفان دیده را
تن به هر تشریف ناقص کی دهد نفس شریف؟
[...]
رهنمایی چون کنم در دیدن او دیده را؟
حاجت تعلیم نبود مردم فهمیده را
هر کسی بیرون نمی آرد سری از زلف او
شانه داند معنی این مصرع پیچیده را
گفتم از اشکم مگر گردون بپرهیزد، ولی
[...]
نیست باکی زآتش سودا دل شوریده را
کی هراس از برق باشد کشت آفت دیده را
تهمت آلود علایق چون شود عزلت گزین؟
گرد ره کی می نشیند دامن برچیده را؟
حلقه های دود آهم می شود قلاب دل
[...]
از پس عمری که بگشود آن جفا جو دیده را
روی ما بیدار کرد آن فتنه خوابیده را
نرم کن یا رب دلش را کز جدایی بگذارد
جز دعا نتوان نمودن دلبر رنجیده را
شیوه بلبل بود فریاد از روز نخست
[...]
تا ز خاک مقدمت کردیم روشن دیده را
چشم ما حاجت ندارد سرمهٔ ساییده را
خود توانی با دل من آتش عشقت چه کرد
دیده باشی فی المثل گر موم آتش دیده را
تو بخواب ناز و من بیدار و دانند اهل دل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.