هر کس بتو دلربا نشیند
بسیار ز خود جدا نشیند
همچون هدفم سفید شد چشم
تا ناوک تو بجا نشیند
از بس تنگست بزم وصلت
جا نیست که نقش پا نشیند
مرغ الفت پرید ازین باغ
شبنم از گل جدا نشیند
باشد بلبت نشان دندان
نقشی که بمدعا نشیند
در دامن من فلک کند سیر
خاری که مرا بپا نشیند
از کوی وفا هر آنکه برخاست
در راه تو بیوفا نشیند
از راه وصال برنخیزد
گردی که بروی ما نشیند
در بزم جهان کلیم شمعست
می سوزد هر کجا نشیند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تأثیر عشق و جذبه معشوق بر دل و روح انسان میپردازد. او میگوید که هر کس در کنار معشوق بنشیند، احساس عمیق جدایی از خود را تجربه میکند. چشم او مانند هدفی به سمت محبت معشوق خیره شده و فضای بزم وصال به قدری تنگ است که جایی برای جا گذاشتن آثار حضور نیست. همچنین، عشق و الفت به گونهای به تصویر کشیده شده که گویی پرندهای از باغ جدا میشود و شبنم از گل میافتد. در این میان، یادآور میشود که در مسیر وفا و محبت، برنخاستن و قبول ناکامیها نیز جزئی از عشق است و در اختیار خود انسان نیست. شاعر در نهایت، با تشبیه عاشق به شمعی در بزم جهان، میگوید که عشق او هر جا که برود، میسوزد و درخشش خود را دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به تو نزدیک میشود و از زیبایی و جذابیت تو لذت میبرد، خود را از دنیای خود جدا میکند و به خیال و هیجان تو میسپارد.
هوش مصنوعی: چشمانم مانند هدفی سفید شدهاند تا تیر تو به درستی به هدف خود برسد.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که به دلیل شلوغی و فضای محدود مراسم وصلتی که برگزار میشود، جایی برای قرار گرفتن پاها نیست. به عبارتی، جمعیت و شور و شوق بسیار زیاد است که حتی فضا برای جایی گذاشتن پا وجود ندارد.
هوش مصنوعی: مرغ عشق از این باغ پرواز کرده است و شبنم دیگر از گل جدا نمیشود.
هوش مصنوعی: اگر بلبل بر روی دندانی نشانهای بزند، این نشان بر روی ادعای او خواهد نشست.
هوش مصنوعی: در دامن من، آسمان به دور خود میچرخد و آن خار، که نشانهای از درد و رنج است، مرا به ایستاده بودن وادار میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که از مسیر وفا خارج شود، در راه تو بیوفا خواهد بود.
هوش مصنوعی: هیچ گرد و غباری برنمیخیزد که بر روی ما بنشیند، مگر از طریق رسیدن و وصال.
هوش مصنوعی: در محفل این جهان، کلیم مانند شمعی است که هر جا مینشیند، شعلهاش به روشنی میافروزد و میسوزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سرو تو مگر ز پا نشیند
کاین دل نفسی بجا نشیند
من بودم و دل، تو بردی آن نیز
خود گو که غمت کجا نشیند؟
هر کس که شبی نشست با تو
[...]
دل بی غم تو چرا نشیند
جز دل غم تو کجا نشیند
گردی که ز نعل مرکبت خاست
در دیده چو توتیا نشیند
از بهر غبار خاک کویت
[...]
آن نیست که دل به جا نشیند
تا سر ننهد ز پا نشیند
رویی که ظهور حسن خواهد
در منظر چشم ما نشیند
تیر تو نشسته در دل تنگ
[...]
هر کس به ره وفا نشیند
بر خاک سیه چو ما نشیند
ثابت قدم آنکه در ره عشق
بر خاک چو نقش پا نشیند
یک لحظه نشیند آنکه با تو
[...]
گو از سر هر دو کون برخیزد
هر کس که میان ما نشیند
چون در همه جا بجز تو کس نیست
در صومعه کس چرا نشیند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.