گنجور

 
جویای تبریزی

ای فدای مرقد پاک تو سر تا پای من

یا علی مولای من مولای من مولای من

مظهر گل فاتح خیبر امیرالمؤمنین

بندگی قنبرش فخر من و آبای من

آب و رنگ زینت گلزار هستی تا شدند

چون گل رعنا به گیتی سید و مولای من

کرد درک ذات پاک هر دو در یک آینه

رای نعت آرای و طبع منقبت پیرای من

چون تویی مولای من یا ساقی کوثر چه باک

سنگ اگر بارد بود چون پنبه بر مینای من

مسند آرای امامت یا امیرالمؤمنین

بسکه لبریز محبت گشته سرتا پای من

می توان دیدن ز فیض مهرت ای گلشن بهار

جلوهٔ رخسار برگ گل ز نقش پای من

گر نگویم آنچه باید گفت اعدای ترا

می تراود خون دل چون پسته از لبهای من

یا امیرالمؤمنین خواهم که در روز جزا

همچو نقش پا ته پای تو باشد جای من

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
خاقانی

آب و سنگم داد بر باد آتش سودای من

از پری روئی مسلسل شد دل شیدای من

نیستم یارا که یارا گویم و یارب کنم

کآسمان ترسم به درد یارب و یارای من

دود آهم دوش بابل را حبش کرده است از آنک

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خاقانی
مولانا

پرده بردار ای حیات جان و جان افزای من

غمگسار و همنشین و مونس شب‌های من

ای شنیده وقت و بی‌وقت از وجودم ناله‌ها

ای فکنده آتشی در جمله اجزای من

در صدای کوه افتد بانگ من چون بشنوی

[...]

نسیمی

آن شهنشاهم که از نطق «هی العلیا»ی من

ما سوی الله نقطه ای آمد به زیر پای من

آفتاب وحدتم من زان که در صبح طلوع

کثرت ذرات شد پیدا ز نور رای من

اتحاد عین و غین عالم سر حروف

[...]

حسین خوارزمی

ماه من چون آگهی از ناله شب‌های من

رحمتی کن بر دل بیچاره شیدای من

زآتش سودایت ای شمع جهان افروز دل

سوختم پروانه وار و نیستت پروای من

گر ز روی لطف خاکپای خود خوانی مرا

[...]

محتشم کاشانی

با وجود وصل شد زندان حرمان جای من

برکنار آب حیوان تشنهٔ مردم وای من

باغبان کاندر درون بر دست گلچین گل نزد

دست منعش در برون صد تیشه زد بر پای من

سایه بر هر کس فکند الا من دوزخ نصیب

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه