گنجور

 
نسیمی

آن شهنشاهم که از نطق «هی العلیا»ی من

ما سوی الله نقطه ای آمد به زیر پای من

آفتاب وحدتم من زان که در صبح طلوع

کثرت ذرات شد پیدا ز نور رای من

اتحاد عین و غین عالم سر حروف

اول حرف فی است آخر دلیلش یای من

از سه حرف است بعد وحی عالم عینی تمام

وان سه لام است و فی و ضی افضل ایمای من

عشره کامل که در کلتایدیه شد تمام

شد عیان از بیست و هشت آن سر ز حرف زای من

تسع آیات از ید بیضای موسی شد پدید

نه فلک طی شد از آن در دست شکل طای من

آن که در هر خوشه ای صد دانه را باشد وجود

نقطه ای بر طا نهادم رو نمود از ظای من

چل صباحی طینت اصل وجود کاینات

با الف بی ظاهر است تی و ثی و حای من

آن جمیلی کز کمال حسن خط وجه او

عاشقان شوریده اند، بنمود رو از رای من

کنز مخفی آن که صورت یافت از ام الکتاب

حرفها را آیتش داده مکان در خای من

شش جهات گنبد نیلوفری را از سه روح

می‌توان دیدن عیان در صورت یک تای من

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
خاقانی

آب و سنگم داد بر باد آتش سودای من

از پری روئی مسلسل شد دل شیدای من

نیستم یارا که یارا گویم و یارب کنم

کآسمان ترسم به درد یارب و یارای من

دود آهم دوش بابل را حبش کرده است از آنک

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خاقانی
مولانا

پرده بردار ای حیات جان و جان افزای من

غمگسار و همنشین و مونس شب‌های من

ای شنیده وقت و بی‌وقت از وجودم ناله‌ها

ای فکنده آتشی در جمله اجزای من

در صدای کوه افتد بانگ من چون بشنوی

[...]

حسین خوارزمی

ماه من چون آگهی از ناله شب‌های من

رحمتی کن بر دل بیچاره شیدای من

زآتش سودایت ای شمع جهان افروز دل

سوختم پروانه وار و نیستت پروای من

گر ز روی لطف خاکپای خود خوانی مرا

[...]

محتشم کاشانی

با وجود وصل شد زندان حرمان جای من

برکنار آب حیوان تشنهٔ مردم وای من

باغبان کاندر درون بر دست گلچین گل نزد

دست منعش در برون صد تیشه زد بر پای من

سایه بر هر کس فکند الا من دوزخ نصیب

[...]

وحشی بافقی

پشت من بشکست کوه درد جان فرسای من

باز افزاید همان این درد کار افزای من

گشت چشمم ژرف دریایی وآتش خون دل

شاخ مرجان اندر او مژگان خون پالای من

تخته‌ای زین نه سفینه کس نبیند بر کنار

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه