گنجور

 
جویای تبریزی

چه می شود؟ نفسی در کنار ما بنشین!‏

به این شتاب کجا می روی؟ بیا بنشین!‏

خدات خیر دهد، آخر این چه انصاف است؟

به رغم غیر دمی هم به بزم ما بنشین!‏

تمام روز دو چشمم در انتظار تو بود

بیا خوش آمدی ای دوست مرحبا بنشین!‏

بخانه می روی این وقت شب، چه واقع شد؟

چرا سمج شده ای بندهٔ خدا بنشین!‏

چه در رکوع چنین خشک مانده ای زاهد؟

به طور مردم عالم بایست یا بنشین!‏